Black_wolf ارسال شده در 23 اردیبهشت اشتراک گذاری ارسال شده در 23 اردیبهشت نتوان گفت که این قافله وا میماند خسته و خفته از این خِیل جدا میماند این رَهی نیست که از خاطرهاش یاد کنی این سفر همرهِ تاریخ به جا میماند دانه و دام در این راه فراوان، اما مرغِ دل سیر ز هر دام رها میماند میرسیم آخر و افسانهی واماندنِ ما همچو داغی به دلِ حادثهها میماند بیصداتر ز سکوتیم ولی گاهِ خروش نعرهی ماست که در گوشِ شما میماند بروید ای دلتان نیمه، که در شیوهی ما مرد با هرچه ستم، هرچه بلا، میماند... نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
Elnaz ارسال شده در 23 اردیبهشت اشتراک گذاری ارسال شده در 23 اردیبهشت Like نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
ارسال های توصیه شده
به گفتگو بپیوندید
هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .