رفتن به مطلب

#سواد_رابطه_5💎


ReLIFE

ارسال های توصیه شده

دکتر؟
چیکار کنم خانواده من،
اینقدر بچه های مردم رو نزنن توی سر من؟!

دختر عمه م دندون پزشک شده، تازگیا.
مادرم میگه جای اینکه اون لنگ تو باشه،
تو لنگ اونی و میری پیشش برای دندونات!
همه دختر دارن، منم دختر دارم!

پدرم میگه این همه سال خرج تو کردم،
که یه چیزی بشی، هیچی نشدی جز یه
نقاش که از روی عکس این و اون،
نقاشی شون رو میکشه واسه یه قرون!


برادرم این وسط خیلی جالبه!
میگه تو که هیچی نشدی، حداقل
ناخن کار میشدی که درآمدت خوب باشه.
توی جامعه که هیچ جایگاهی نداری،
حداقل یه کاره ای میشدی که پولدار بشی!

حالا خودش چیکاره س؟!
به معنای واقعی هیچ کاره!
برای فرار کردن از کار، به اسم
درس و دانشگاه داره از بابام پول میگیره!

من موندم این وسط تک و تنها!
میگم شاید من رو از کنار خیابون پیدا کردن!
بعد یه نگاه به خودم میکنم، یه نگاه به اونا،
میبینم نه بابا! خیلی شبیه همدیگه هستیم!

دکتر؟!
نقاش بودن بده؟!
من کارم خیلی خوبه...
اول راهم، اما واقعا کارم خوبه...
شک ندارم به زودی به پول خوبی میرسم،
اما این خانواده من کلا عادت دارن دیگران رو
بکوبن توی سر من...

بابا همه که نباید کنکور رتبه اول بشن
و بعدشم دکتر و مهندس بشن که!
همه که نباید از این راه ها پولدار بشن...
بعدم اصلا شاید کسی نخواست پولدار بشه
و دوست داشت با کارش عشق کنه...
بد میگم؟! من با کارم عشق میکنم،
حالا پول بیشتری هم در آوردم چه بهتر‌...

دیگه واقعا خسته شدم، واقعا خسته شدم!
نه ازشون انتظاری دارم، نه کاری به کارشون،
اما شغل این سه نفر شده روی مخ من قدم زدن!

دکتر میخوام مستقل بشم.
یه پولی پس انداز کردم، اندازه
پول پیش یه خونه کوچولو...
به نظرت بهترین کار چیزی جز اینه؟

هم من از دست اونا راحت میشم،
هم اونا دیگه یه دختر بد و نقاش ندارن!

مسخره س دکتر...
دلم واسه خودم سوخت...
آدم باید به کجا برسه که بخواد
از دست خانواده ش راحت باشه...؟!
خانواده! این کلمه بیشتر از اینکه باعث
دلگرمی من بشه، باعث دلسردی من شده...

نظرت چیه دکتر؟
راه دیگه ای جز مستقل شدن
برای رسیدن به آرامش، وجود داره...؟

📕 قسمتی از کتاب: مادر
🖊 نویسنده: سهیل شهابی

 

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

"من برای من، بس است..."
باور این جمله، آغاز مستقل شدن است.


یا باور کن که تو برای خودت بس هستی،
یا برای خریدن یک کتاب ساده و ارزان،
همچنان محتاج جیب خانواده بمان...

انتخاب با توست!
تو پُر از قدرت و انرژی هستی.
یا از این قدرت و انرژی استفاده کن
در راستای تبدیل خود به فردی مستقل
و البته معتبر در خانواده و جامعه، یا که
قید قدرت و انرژی خودت را بزن و فقط یک
زحمت کوچک را تحمل کن:

ارسال شماره کارت برای اعضای خانواده!
حالا کِی کارت به کارت کنند خدا داند...!

طوری باش که دستِ بده داشته باشی،
نه دستِ بگیر. طوری باش که هیچ کس
بابت پول دادن به تو، سعی بر تغییر افکار و
عقایدت‌ را نداشته باشد...

خانواده کم سواد:
"اگر بیست نشی، اگر کنکور قبول نشی،
اگر به دوستی با فلان دوست ادامه بدی،
از پول تو جیبی دیگه خبری نیست. خود دانی!"

خانواده کم سواد فقط یک مثال بود.
بحث مالی فقط یک مثال بود. لطفا:

قدرت خودت را باور کن و مستقل باش.

مستقل شدن از هر نظر، زیباست...


👤 سهیل شهابی

 

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

۱ ساعت قبل، ReLIFE گفته است:

"من برای من، بس است..."
باور این جمله، آغاز مستقل شدن است.


یا باور کن که تو برای خودت بس هستی،
یا برای خریدن یک کتاب ساده و ارزان،
همچنان محتاج جیب خانواده بمان...

انتخاب با توست!
تو پُر از قدرت و انرژی هستی.
یا از این قدرت و انرژی استفاده کن
در راستای تبدیل خود به فردی مستقل
و البته معتبر در خانواده و جامعه، یا که
قید قدرت و انرژی خودت را بزن و فقط یک
زحمت کوچک را تحمل کن:

ارسال شماره کارت برای اعضای خانواده!
حالا کِی کارت به کارت کنند خدا داند...!

طوری باش که دستِ بده داشته باشی،
نه دستِ بگیر. طوری باش که هیچ کس
بابت پول دادن به تو، سعی بر تغییر افکار و
عقایدت‌ را نداشته باشد...

خانواده کم سواد:
"اگر بیست نشی، اگر کنکور قبول نشی،
اگر به دوستی با فلان دوست ادامه بدی،
از پول تو جیبی دیگه خبری نیست. خود دانی!"

خانواده کم سواد فقط یک مثال بود.
بحث مالی فقط یک مثال بود. لطفا:

قدرت خودت را باور کن و مستقل باش.

مستقل شدن از هر نظر، زیباست...


👤 سهیل شهابی

 

آدم وقتی مستقل میشه تازه احساساتش بروز میکنه

خیلی حرف تلخیه

آدم وقتی مستقل نیست و به بقیه محتاجه فک میکنه بقیه رو دوس داره تا ازش حمایت کنن

اما وقتی مستقل میشی ذهنت یکم آروم میشه و تااازه احساس واقعیت رو میشه که آیا حالا هم که مستقلی دوسشون داری یا به عنوان کیف پول بهشون نگاه میکردی؟

خوبه که آدم بعد از استقلال یه نگاهی به عقب و روابطش بکنه

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

3 ساعت قبل، بمب انرژی گفته است:

آدم وقتی مستقل میشه تازه احساساتش بروز میکنه

خیلی حرف تلخیه

آدم وقتی مستقل نیست و به بقیه محتاجه فک میکنه بقیه رو دوس داره تا ازش حمایت کنن

اما وقتی مستقل میشی ذهنت یکم آروم میشه و تااازه احساس واقعیت رو میشه که آیا حالا هم که مستقلی دوسشون داری یا به عنوان کیف پول بهشون نگاه میکردی؟

خوبه که آدم بعد از استقلال یه نگاهی به عقب و روابطش بکنه

افرین ،، دید ادم ها با توجه با احتیاجشون ممکنه خیلی تغییر کنه .

استقلال مالی به نظرم برای دختر ها خیلی لازم هست به خصوص قبل از ازدواج که به خاطر پول وارد هر رابطه ای نشن

و یا وارد رابطه هایی نشن که نفر سوم به حساب بیان ، فقط به خاطر پول . 

و البته نقش پدر برای تربیت دخترایی مستقل و خود ساخته خیلی مهمه . 

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

13 دقیقه قبل، kambiz_landar گفته است:

لایک لایکے

 

12 دقیقه قبل، kambiz_landar گفته است:

خیلے مفید و عالے

 

12 دقیقه قبل، kambiz_landar گفته است:

بازم بذار

خیلی مچکرم 🌹🌹

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

1 دقیقه قبل، kambiz_landar گفته است:

خاھش 😻

 

هم اکنون، kambiz_landar گفته است:

مرسے از مطالب خوبت

مچکر از اینکه همیشه نظر میدین 

بسیار هم کار خوبی هست و باعث انگیزه میشه 

🌹🌹

 

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

3 ساعت قبل، ReLIFE گفته است:

افرین ،، دید ادم ها با توجه با احتیاجشون ممکنه خیلی تغییر کنه .

استقلال مالی به نظرم برای دختر ها خیلی لازم هست به خصوص قبل از ازدواج که به خاطر پول وارد هر رابطه ای نشن

و یا وارد رابطه هایی نشن که نفر سوم به حساب بیان ، فقط به خاطر پول . 

و البته نقش پدر برای تربیت دخترایی مستقل و خود ساخته خیلی مهمه . 

همیشه همین بوده

تااازه آدم میفهمه چطور خرج کنه کجا خرج کنه چرا خرج کنه

 

بعدش یه تنظیم مجدد میکنه روابطشو

بعد با آزادی ذهنش با ذهن مشغولی کمتر تصمیم میگیره

چه برای ازدواج چه دوستی 

یا اصلا هیچ کدوم

مثلا بچه که مستقل میشه تازه میفهمه که خدایی نکرده اگه عزیزانش فوت کنن چقد ناراحت میشه

این ناراحتی خالصتره از اینی که بترسه وای اگه مثلا بابام بمیره من چی سرم میاد

 

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

15 ساعت قبل، بمب انرژی گفته است:

همیشه همین بوده

تااازه آدم میفهمه چطور خرج کنه کجا خرج کنه چرا خرج کنه

 

بعدش یه تنظیم مجدد میکنه روابطشو

بعد با آزادی ذهنش با ذهن مشغولی کمتر تصمیم میگیره

چه برای ازدواج چه دوستی 

یا اصلا هیچ کدوم

مثلا بچه که مستقل میشه تازه میفهمه که خدایی نکرده اگه عزیزانش فوت کنن چقد ناراحت میشه

این ناراحتی خالصتره از اینی که بترسه وای اگه مثلا بابام بمیره من چی سرم میاد

 

البته ،، صحبت شما کاملا درسته 

اینطوری ادمهای غلط و سمی اطرافمون هم خیلی راحتر میشه کنار گذاشت 

و البته این رشد فکری دو طرفه هست ، یعنی دید بقیه هم راجع به ادم مستقل فرق میکنه و با احترام بیشتری باش برخورد میشه .

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...