رفتن به مطلب

خدا به تماشای تُ ایستاده...


Takdokhtar

ارسال های توصیه شده

 

دختر کوچکی هر روز پیاده

به مدرسه می رفت وبرمی گشت.

آن روزصبح هوا رو به وخامت گذاشت وطوفان ورعدوبرق شدیدی درگرفت.

مادرکودک نگران شده بود که مبادا دخترش از طوفان بترسد، به همین

جهت تصمیم گرفت با اتومبیل

خود به دنبال دخترش برود.

در وسط های راه، ناگهان چشمش

به دخترش افتاد که با هر رعد

و برقی می ایستد به آسمان

نگاه کرده ولبخند می زند!!!

زمانی که مادر از او پرسید چه

کارمی کنی؟ دخترک پاسخ داد:

من سعی می کنم صورتم قشنگ

به نظر بیاد،چون خدا داره

از من عکس می گیره...!!!

در هنگام رویارویی

با طوفان های زندگی،

لبخند را فراموش نکنید!

خداوند به تماشا ایستاده است ...

 

spacer.png

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

هم اکنون، Takdokhtar گفته است:

 

دختر کوچکی هر روز پیاده

به مدرسه می رفت وبرمی گشت.

آن روزصبح هوا رو به وخامت گذاشت وطوفان ورعدوبرق شدیدی درگرفت.

مادرکودک نگران شده بود که مبادا دخترش از طوفان بترسد، به همین

جهت تصمیم گرفت با اتومبیل

خود به دنبال دخترش برود.

در وسط های راه، ناگهان چشمش

به دخترش افتاد که با هر رعد

و برقی می ایستد به آسمان

نگاه کرده ولبخند می زند!!!

زمانی که مادر از او پرسید چه

کارمی کنی؟ دخترک پاسخ داد:

من سعی می کنم صورتم قشنگ

به نظر بیاد،چون خدا داره

از من عکس می گیره...!!!

در هنگام رویارویی

با طوفان های زندگی،

لبخند را فراموش نکنید!

خداوند به تماشا ایستاده است ...

 

spacer.png

عالی بود

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...