رفتن به مطلب

Narges23

کاربر عضو
  • تعداد ارسال ها

    281
  • تاریخ عضویت

  • آخرین بازدید

پست ها ارسال شده توسط Narges23

  1. 8 ساعت قبل، حسین138 گفته است:

     

    ✍آدمها دو جور زندگی میکنن :

    ۱_ غرورشون رو زیر پاشون میذارن و با انسانها زندگی میکنن 

    ۲_ انسانها رو زیر پاشون میذارن و با غرورشون زندگی میکنن 

    عوض شدن رفتار آدما رو پای مغرور 
    شدنشون نذاریم گاهی وقتا آدما به یه 
    جایی میرسن که واقعا حوصله خودشونم ندارن

    "آدمهای خوب را پیدا کنیدو بدها را رها"
    اما باید اینگونه باشد،
    "خوبی را در آدمها پیدا کنید و 
    بدی آنها را نایده بگیرید"
    هیچکس "کامل" نیست..

    هیچ کس تنها نیست همراه اول 😂

    • Thanks 1
    • Haha 1
  2. ۱ ساعت قبل، Lotus گفته است:

    در محل حرف افتاده بود كه دايی عاشق
    شده است سنم كم بود نميفهميدم چه ميگويند
    از مادرم پرسيدم با كلی اخم و تخم گفت
    هيچی نيست دايی ات زده به سرش
    ديوانه شده با خودم فكر كردم ای بابا بيچاره
    دايی‌ام ديوانه شد كمی كه گذشت فهميدم
    دخترِ خان هم ديوانه شده درست مثل دايی‌ام
    همزمان باهم ديوانه شده بودند دايی ام دير
    به خانه می آمد هروقت هم می‌آمد حسابی
    بهم ريخته بود دلم برای مادربزرگم ميسوخت
    تک پسرش ديوانه شده بود
    چندماه بعد فهميديم برای دخترِ خان
    خواستگار آمده تعجب كردم اخر مگر ديوانه‌ها
    هم ازدواج ميكند شب كه دايی‌ام به خانه آمد
    از دهانم پريد و گفتم بايد می‌بوديد و مي‌ديدید
    خودش را به در و ديوار ميزد
    درست مثل همان كبوتری كه با پسرِ اصغر
    نانوا در حياط با تيركمان چوبی‌اش زديم
    و كبوتر طفلكی وقتی به زمين افتاد هنوز
    جان داشت ولی از حركاتش معلوم بود
    درد دارد دايی‌ام انگار كه درد داشت هی به
    خودش ميپيچيد با خودم گفتم ای وای ديوانه
    شدن هم مكافاتی دارد بايد مواظب باشم
    ديوانه نشوم خيلی طول كشيد تا بفهمم
    دايی‌ام از اين ناراحت بود كه مي‌خواستند
    دخترِ ديوانه‌ی‌خان را شوهر بدهند
    با خود گفتم خب حق با دايی‌ام هست
    مي‌خواهند مردک را بدبخت كنند كه چه
    شب عروسیِ دختر خان كه رسيد
    مادرم و مادربزرگم و پدرم، دايی را در اتاقش
    زندانی كردند تا نيايد و عروسی دختر
    ديوانه را خراب كند دايی‌ام مدام خودش
    را به در مي‌كوبيد و فحش ميداد
    به عروسی رفتيم دخترک ديوانه بود
    برعكس همه عروس‌ها كه مي‌خنديدند
    اين ديوانه گريه می‌كرد و تمام زحمات
    شمسی آرايشگر را به باد داده بود
    مادرم هم ناراحت بود فکر كنم همه دلشان
    برای پسرک ميسوخت آخر از رفتارش
    معلوم بود ديوانه نيست و سالم است
    شب كه به خانه برگشتيم مادرم با اضطراب
    كليد انداخت و در اتاق دايی را باز كرد
    دايی كف اتاق خوابش برده بود
    مادرم هراسان بالای سرش رفت
    دايی رنگ صورتش شده بود گچ ديوار
    مادرم جيغ ميزد و به سر و صورتش ميكوبيد
    همسايه ها آمدند قلب دايی‌ام ايستاده بود
    آن روز بود كه فهميدم ديوانه‌ها قلب ضعيفی دارند
    ديوانه‌های عاشق قلب ضعيفی دارند.

    خیلی ب دل نشست🥰

     

    • Like 2
    • Thanks 1
  3. شده دلتون برای یکی تنگ بشه آیدی شو داشته باشی ولی نتونی یا دلت نخواد بهش پیام بدی بعد با بهترین حالت از هم خداحافظی کرده باشین الان باید طرف مقابل چ کار باید بکنه من ک گیج ترین حالت ممکنم نظری دارین🤕😐

    • Like 2
    • Thanks 4
    • Sad 1
  4. در ۱۴۰۲/۷/۲ در 13:01، حسین138 گفته است:

    خب کی کرده؟؟ اونم ی هم وطنه، 

    خب حالا شمو تلاشت کن تو این عمری که خدا میگیری برو جلو اینها بگیر!شمو هم تو مملکت زندگی میکنی 

    بخدا قسم اگه هر کدوم از ما بودیم از همینها که میگی بدتر ميشديم 

    من ک متوجه حرفتون نشدم  مدل جواد خیابانی  حرف زدی برم جلو چی رو بگیرم  ،خب همین دیدگاهتونه چرا بدتر بشیم ما همه آدم های اصیل هستیم چرا باید بریم دزدی الله اکبر ک متوجه دقیق حرف من نشدید مشکل کشور ما از ریشه خرابه شرایط بده ب آدم ها نگاه نکن

    • Thanks 1
  5. 1 دقیقه قبل، Lotus گفته است:

    واقعا همینه ۴۰ سال پیش امارات و با الان مقایسه کنیم بعد ایرانو هم مقایسه کنیم ...فکر کنم گویای همه چیزه😁

    ما همین حسین آقا رو قانع کنیم بسه از بس جبهه میگیره 😂😐 کل ایران و ک هیچ

    • Like 1
    • Thanks 3
  6. 2 دقیقه قبل، حسین138 گفته است:

    نه نه اصلا همونجا هم قالپاق دزد داره، 

    من دوتا داداشام خارج از کشور هستند وقتی میان، تعریف میکنن ک هیچ تفاوتی نیست

    قیمه ها  رو ریختی تو ماستا ولش کن حرف من ب نوع دزدی نبود همه جای این کشور یا جهان دزد داره حرف من این بود کاری کردن ب پیچ های چراغ هم رحم نمیکنن با اینکه ی بار از این چراغ ها افتاده بود توی اتوبان  باعث تصادف ماشین های دیگه شد میبینی اینجا هیچکس ب فکر دیگری نیست

    • Like 1
    • Thanks 3
  7. 1 دقیقه قبل، Lotus گفته است:

    درسته ولی اون ۳۶ نفری که اونجا زندگی میکنن چند سال پیش منظورم یه ۵۰ سال بریم عقب فرق ب از پ رو تشخیص نمیدادن و این برای من نوعی زجر اوره ...ا

    دقیقا ی زمان همین عرب های دوبی سوار شتر یا اسب نمی‌شدن ایرانی ها پیکان سوار میشدن،، هزار تومنی های ما رو روی چشمم هاشون میزاشتن الان ما خودمون تف هم نمیکنیم ب پول هامون چ برسه ب بقیه😂

    • Thanks 3
  8. 2 دقیقه قبل، حسین138 گفته است:

    نگاه کنید، تو عمه کشورها هست،دزد داره، اختلاس گر داره، معنوی داره، 

    اینجا هست که ما خودمون باید تلاشی کنیم، من به شما میگم شما ب دیگری میگی ولی هیچ کس کاری پیش نمبیره

    خب دزدی های اونجا هم باکلاسه 😂 حداقل میرن ی چیز میدزدن  خرج زندگیشون رو حداقل برا ی هفته در میارن اینجا ب پیچ های چراغ های اتوبان هم رحم نمیکننن تو تهه قضیه رو بخوون .

    • Thanks 3
  9. 1 دقیقه قبل، Lotus گفته است:

    جدا اینجوره؟؟؟!!!  یهنی اونی که تو باستی هیلز لواسون زندگی میکنه تو ویلای ۱۵۰ میلیاردی با اونی که تو شوش کف خواب خیابونه یه سهم برده و اون تلاش کرده اون یکی نه؟!

    اگه منطق شما اینه با کمال احترام صحبت دیگهای ندارم ممنون!

    اصلا تلاش هر فرد رو بخوایم در نظر نگیریم ،اون شخصی ک توی ی خانواده مرفع و پولدار  ب دنیا اومده اصلا با اون کسی ک توی شرایط معمولی با چند فرزند با ی پدر کارگر یا کارمند ب دنیا اومده اصلا یکی نیست...

    گاهی وقتا جغرافیا هم تاثیر داره تو سرنوشت آدما😐🤕😕

    • Thanks 2
  10. 1 دقیقه قبل، حسین138 گفته است:

    سلام 

    میشه دقیق توضیح بدی کدوم چپاول؟ اینجا همه ب ی اندازه سهم میبرن تو ایران، یکی تلاشش بیشتره یکی هم تنبلی از خودشه

    شما مطمئنی داری تو ایران زندگی میکنی؟اگ هرکس ب اندازه زحمت خودش تلاش میکرد حق الزحمه دریافتیش برابر با کارش بود ک ایران با اروپا یکی بود برادر من ... ب نظرت کارگری ک از صبح تا عصر می‌ره حقوقش برای ی زندگی سه یا چهار نفره بسه؟

    • Like 1
    • Thanks 2
×
×
  • اضافه کردن...