همیشه همین بوده
تااازه آدم میفهمه چطور خرج کنه کجا خرج کنه چرا خرج کنه
بعدش یه تنظیم مجدد میکنه روابطشو
بعد با آزادی ذهنش با ذهن مشغولی کمتر تصمیم میگیره
چه برای ازدواج چه دوستی
یا اصلا هیچ کدوم
مثلا بچه که مستقل میشه تازه میفهمه که خدایی نکرده اگه عزیزانش فوت کنن چقد ناراحت میشه
این ناراحتی خالصتره از اینی که بترسه وای اگه مثلا بابام بمیره من چی سرم میاد