رفتن به مطلب

Queen

کاربر عضو
  • تعداد ارسال ها

    519
  • تاریخ عضویت

  • آخرین بازدید

  • روز های برد

    5

پست ها ارسال شده توسط Queen

  1. «بدترین‌حالتی‌که‌ممکنه‌برای‌یه‌آدم‌پیش‌بیاد
    اینه‌که‌همزمان‌هم‌احساسی‌باشه‌هم‌منطقی
    یعنی‌قلبش‌داره‌مچاله‌می‌شه‌ها
    ولی‌مجبوره‌منطقی‌تصمیم‌بگیره
    بعدش‌باید‌روزها‌وماه‌ها‌وحتی‌سال‌ها
    بشینه‌به‌قلبش‌توضیح‌بده‌ڬ
    اگه‌اون‌کارو‌نمی‌کردم‌بیشتر‌مچاله‌می‌شدی!
    امامگه‌قلب‌حالیشه؟
    وقتی‌دیگه‌صلحی‌نباشه‌بین‌عقل‌و‌قلبت
    انگارلای‌منگنه‌ای
    چون‌نه‌مغزت‌قلب‌داره‌و‌نه‌قلبت‌مغز :))!🎬'

    -ش‍‌وک‍‌ول‍‌ات‌ت‍‌ل‍‌خ

    • Like 1
    • Thanks 1
  2. سیمین‌بهبهانی‌چقدرقشنگ‌گفت:
    همه‌ی‌آدم‌ها‌ظرفیت‌بزرگ‌شدن‌را‌ندارند!
    اگربزرگشان‌کنیم‌گم‌می‌شوندودیگرنه‌شمارامی‌بینند‌نه‌خودشان‌را...
    بیاییدبه‌اندازه‌ی‌آدم‌هادست‌نزنیم!

     

    • Like 1
  3. چقدراین‌دیالوگ‌فیلمHerتعریف‌درستی‌ازحال‌وروزالانمه؛میگه:

    بعضی‌وقتافکرمی‌کنم‌همه‌ی‌احساساتی‌که‌لازمه‌تجربه‌کردم‌وازاین‌جابه‌بعددیگه‌احساس‌جدیدی‌نخواهم‌داشت. هرچی‌هست‌فقط‌یه‌نسخه‌ضعیف‌ترازاحساساتیه‌که‌قبلا‌داشتم.

     

    • Like 1
  4. کی گفته دختر باید کمر باریک باشه
    کی گفته پسر باید سیکس پک داشته باشه
    بندازید دور اینهمه افراط و ظاهر بینی رو
    چرا هیشکی نمیگه دختر باید خانوم باشه
    پسر باید مرد و پشتوانه باشه
    چرا هیچکس نمیگه نر و ماده باید انسانیت داشته باشه.
    تو دنیایی ک همه فق دین و دنیاشون ظاهره طرفه تو باطنشو نگاه کن
    دلش سیاه نباشه مهمه وگرنه ی باریکی کمر و چهارتا خط عضله رو شکم هیچ دردیو دوا نمیکنه.

     

    • Thanks 1
  5. یه جا خوندم نوشته بود : 
    زنبورا وقتی میبینن ملکشون ضعیفه و تواناییِ اداره کردن نداره ، همگی دورش جمع میشن و بغلش میکنن تا ملکه تو این ازدهام از دمای بالا بمیره.
    ک بهش میگن آغوش مرگ...

     
     

    • Thanks 1
  6. دلم میخواد باهم بریم یه جایی که هیچکس نباشه...
    انقد بزنمت تا خون بالا بیاری، موقعی که دیگه نتونستی روی پات وایستی، 

    هلت بدم تا بیوفتی زمین و با ماشین از روت رد بشم، دقیقا موقعی که داشتی نفسای آخرتو میکشیدی و التماسم میکردی که کارتو تموم کنم

    یک لبخند بزنم و همونجا ولت کنم و چند روز بعد دقیقا موقعی که ناامید شدی بیام پیشت تا دوباره امیدوار شی،

    وقتی امیدو توی چشمات دیدم نفت و بریزم روت و درجا بسوزونمت و پودرتو بریزم توی فاضلاب

    تا بفهمی رها کردن یک آدم، بعدش برگشتن و امید دادن بهش و دوباره رهاش کردن یعنی چی...

    • Like 2
    • Haha 1
  7. وانمود میکرد دوسم داره؛
    ولی وقتی میخوردم زمین
    میگفت اگه پانشی میرم وقتی زخمی بودم میگفت تا خوب نشدی نیا
    وانمود میکردم دوستش ندارم
    ولی؛
    اگه میخورد زمین؛ میمردم براش!:)
     

    • Like 4
×
×
  • اضافه کردن...