رفتن به مطلب

Miss little

کاربر عضو
  • تعداد ارسال ها

    521
  • تاریخ عضویت

  • آخرین بازدید

  • روز های برد

    3

تمامی مطالب نوشته شده توسط Miss little

  1. Miss little

    🖤

    همون موقع که دلت شکست همون موقع که از ته ته دلت گفتی الغوث همون موقع که حال دلت خوب بود همون موقع که قرآن گذاشتی روی سرت همون موقع که از نظرت ناب ترین موقع بود من رو هم دعا کن
  2. Miss little

    😇

    خیلی وقته ازشون خبر ندارم انشاءالله سلامت باشن اهم... خوب شما مگه دور بودین که دلتنگتون بشم؟ کی رفته ای ز دل که تمنا کنم تو را؟
  3. Miss little

    😇

    نیلوفرآبی و ساحل @نیلوفرآبی @Takdokhtar
  4. Miss little

    😇

    اووووو
  5. Miss little

    😇

    نه خیرم اونایی که اون موقع بودن الان دیگه نیسدن فعلا کسی منو نمیشناسه بزار بشناسنم میبینی همه دلشون برام تنگ میشه
  6. Miss little

    افطاری

    عصبانی نشدم که قربانت نه دیگه خیالت راحت همون یه دفه درس عبرت شد برام
  7. Miss little

    افطاری

    نه خیرررررمممممممممم من از پس هر کاری بر میام هرررررر کاریییییییی اخه اون بیچاره ها قرار بود شیرینی بشن طی تصمیم ناگهاانی شدن افطاری توقع بیشتر نمیشد داشت که من داشتم. حالا هم چیزی نشده بقیه مواد باقی مونده رو با نون لواش میزنیم بر بدن
  8. Miss little

    گاهی وقتا...

    مچکر از شما
  9. حیح الان اون رفیقو دارم از خدا بابت اینکه اونو سر راهم قرار داد واقعا ممنون به نظرم همه آدما تو زندگی شون به یه همچون رفیقی نیاز دارن یکی مثل خاطره
  10. Miss little

    😇

    یااااا یااااااا این منمممممممممم برگشتم یوهاااااا کیا دلشون برام تنگ شدهههههه؟
  11. Miss little

    افطاری

    اومدم افطاری درست کنم مامانم هی میگفت این کمه این زیاده اینجوری اونجوری. اخرشم گفت تو کار خودتو میکنی و رفت.۱ آقا نشون به این نشون. همههههههه خمیر یوفکا ها بهم چسبیده بودن و پاره پوره میشدن و اصلا یه وضعی. یعنی یه ساندویچ درست کردم با زخامت چقد زیاد. یکی فقیر بدبخ بیچاره. اخرشم کلی مواد اضافه اومد. بعد مامانم اومده میگه، دیدی گفتم داری زیاد درست میکنی. بعد یه نگاه به دیس انداخته میگه کلش همین؟ کلا تو همه چیو اسراف میکنی.۲ الان من باید گریه کنم یا چی؟ پ.ن۱ مامانم میدونست چه بلایی سر خمیر ها اومده و به من هیچی نمیگفت. پ.ن۲ اینا رو به شوخی میگفت.
  12. Miss little

    گاهی وقتا...

    بعضی وقتا لازمه بری همه رو از خودت بی خبر بزاری ببینی کی دلش برات تنگ میشه کی ازت سراغ میگیره و کی اصلا براش مهم نیست بعضی وقتا نیازه بی دریغ مهربون باشی بی منت خوبی ناشناس هوای همه رو داشته باشی اینجوری قلب های نا آروم رو تسلی میده اینجوری تیکه هایی از وجودت آروم میشه، به آرامش میرسی گاهی وقتا لازمه تغییر کنی دیگه مثل سابق نباشی تا فکر نکنن وظیفه ته تا بدونن تو هم میتونی بد باشی، ولی این چیزی که هستی انتخاب خودته گاهی وقتا ...
  13. Miss little

    لمس کردن اسمون با تو

    هق...
  14. Miss little

    خودم ...

    همیشه هم اینجوری نیست گاهی باید یکی باشه کنارش تمام دلخوری ها ناراحتی ها بی قراری ها کینه ها ترس ها سختی ها رو کنار بزاری اونقدر حرف بزنید که چای تون سرد بشه دوباره چای بریزید و باز هم بگین عه این هم که یخ کرد
  15. Miss little

    من آدم عجيبي ام

    بهش فکر که میکنیم ولی خب دیگه اهمیتی نداره مثل اینه که بعد یه روز پر مشغله یادت بیاد یکی بهت طعنه زده همون قدر کوتاه همون قدر بی اهمیت
  16. Miss little

    مقامت

    ممنون از دعای قشنگ تون انشاءالله قلبتون سرشار از عشق و آرامش باشه
  17. Miss little

    میبینی؟

    محبت شما رو می‌رسونه
  18. انشاءالله خدا حاجت دلتون رو بده به یاد ما هم باشید
  19. Miss little

    رمانتیکترین دیالوگ

    ترسناک تر از این خواب نداریم هیچ وقت تو خواب جیغ نزدم به جز یه بار همه ترسیدن اومدن بالای سرم ولی من فقط مامانمو بغل کردم و گریه کردم هیچ وقت هیچ جیز به کسی نگفتم...
  20. Miss little

    رمانتیکترین دیالوگ

    وای چقد زیاد من فکر می‌کردم فقط یکی باشه
  21. Miss little

    سن بالا

    دقیقا به ثبات می رسی و خودت رو پیدا میکنی
  22. Miss little

    مقامت

    خو به حال اون شخص...
  23. Miss little

    احساس امنیت

    آرامش الهی نصیب قلبتون
  24. Miss little

    من آدم عجيبي ام

    فقط یه سوال بعد این همه بالا و پایین ارزشش رو داشت؟ اینه که تلخش میکنه وقتی فکر میکنی بدون اون دیگه نمیتونی ولی وقتی گذاشتیش کنار میبینی هنوز زندگی جریان داره هنوز همه چیز قشنگه هنوز هم ماکارانی خوشمزس
  25. Miss little

    میبینی؟

    این برای وقتیه که چیزی جز معشوق نمیبینی...
×
×
  • اضافه کردن...