-
تعداد ارسال ها
594 -
تاریخ عضویت
-
آخرین بازدید
-
روز های برد
2
تمامی مطالب نوشته شده توسط Royaye shab
-
آدمهایی را که زیاد دوستت دارند بیشتر دوست داشته باش و آنهایی را که زود ترکت میکنند، زودتر فراموش کن زندگی همین است تعادل میان عشق و نفرت تعادل میان بودنها و نبودن ها تعادل میان آمدنها و رفتن ها زندگی مرزیست که میگذاری تا کسی، هستی تو را نیست نکند... مرزی برای آنهایی که میگویند «دوستت دارم» و «همیشه با تو خواهم ماند»
-
کمی زندگی کن. بلند شو بیرون برو و قدری قدم بزن، قدری به شگفتیهای حیات نگاه کن؛ به احساسات آدمهای عاشق و به بازی کودکان و به پیچ و تاب درختها و به نجابت آسمان و به لطافت برگها... کمی روی چمنها دراز بکش و به طرح ظریف ابرها نگاه کن و خیال بباف. کمی جسارت کن و مهربان باش و لبخند بزن به آدمهای در حال عبور. به کسی کمک کن، دست کسی را بگیر، پای حرفهای کسی بنشین و با خوب کردن حال دیگران، خوب شو. بلند شو و به کسی بگو دوستش داری و حواست به بیقراریهای او هست و احساسِ خوبِ دوستداشته شدن و عزیزِ کسی بودن را به روزمرگیهای تکراریِ کسی تزریق کن و حال کسی را خوب. بلند شو، برای خودت کمی چای بریز، کنار پنجره بنشین و چایات را بنوش و نفسهای عمیق بکش. بلند شو، یک کتاب تازه باز کن و شروع کن به خواندن و به دنیای تازهای سفر کن و چیزهای تازهای یاد بگیر. بلند شو، یک موسیقی خوب بگذار تا هوای خانه تازه شود، چشمهات را ببند و به روزهای خوب و اتفاقات خوب و مقصدهای خوب فکر کن. بلند شو و سفر برو و با آدمهای تازهای آشنا شو و احساسات تازهای را تجربه کن و مکانها و مسیرهای نادیدهای را ببین و زندگی کن. مگر چقدر زمان داری که زندگی را برای برش ناچیز و دلگیری از آن به تعویق انداختهای؟ #نرگس_صرافیان_طوفان
-
اهل همین کوچه ی بن بست کناری ، که تو از پنجره اش پای به قلب منِ دیوانه نهادی ، تو کجا ؟ کوچه کجا ؟ پنجره ی باز کجا ؟ من کجا ؟ عشق کجا؟ طاقتِ آغاز کجا ؟ تو به لبخند و نگاهی ، منِ دلداده به آهی ، بنشستیم تو در قلب و منِ خسته به چاهی گُنه از کیست ؟ از آن پنجره ی باز ؟ از آن لحظه ی آغاز ؟ از آن چشمِ گنه کار ؟ از آن لحظه ی دیدار ؟ کاش می شد گُنهِ پنجره و لحظه و چشمت ، همه بر دوش بگیرم جای آن یک شب مهتاب ، تو را یک نظر از کوچه ی عشاق ببینم.. به كسي كينه نگيريد دل بي كينه قشنگ است به همه مهر بورزيد به خدا مهر قشنگ است دست هر رهگذري را بفشاريد به گرمي بوسه هم حس قشنگي است بوسه بر دست پدر بوسه بر گونه مادر لحظه حادثه بوسه قشنگ است بفشاريد به آغوش عزيزان پدر و مادر و فرزند به خدا گرمي آغوش قشنگ است نزنيد سنگ به گنجشك پر گنجشك قشنگ است پر پروانه ببوسيد پر پروانه قشنگ است نسترن را بشناسيد ياس را لمس كنيد به خدا لاله قشنگ است همه جا مست بخنديد همه جا عشق بورزيد سينه با عشق قشنگ است بشناسيد خدا را هر کجا یاد خدا هست سقف آن خانه قشنگ است... فریدون مشیری
-
ما به این دلیل روی کرهی زمین زندگی میکنیم که، از زندگی لذت ببریم... به حرفهای کسانی که به شما چیزی غیر از این میگویند گوش ندهید! #کورت_ونه_گوت
-
یادت نره حتی اگه بد بودی،خوب هم بودی اگه تلخ بودی،شیرین هم بودی خودت رو با بدی هات به یاد نیار!
-
به خودت بیا.. لیاقت تو بیشتر از این هاست که توقف کنی و خودت را برای افراد حقیری که تو را بیبهانه قضاوت می کنند توضیح دهی. اینها اگر قرار بود بفهمند که قضاوت نمی کردند. هیچ کس به اندازهٔ خودت به مسائل و دغدغه هایت اشراف ندارد، این تو هستی که باید درست را از نادرست تشخیص بدهی و گام برداری منطق هم همین را میگوید؛ این که در زندگی هرکسی، تصمیم گیرنده و قاضی، خودش است و خدایش، نه مردم. قضاوتت که کردند، خودت را به نشنیدن بزن و با بیخیالی تمام، راهت را ادامه بده، کاری که تمام انسانهای موفق تاریخ کرده اند...
-
فقط اینجا که خدا در نهایته دلبری میگه: «لَا تَخَافَا ۖ إِنَّنِي مَعَكُمَا» یعنی: «اصلا نترس! چون من باهاتم» قشنگ تر از این؟
-
تو زندگی ما یه تعداد صندلی محدود هست برای آدمها. آدمهای زندگی ما روی این صندلیها نشستن. بعضی صندلیها به ما نزدیکترن بعضی دورتر. صندلیهای نزدیکتر بیشتر از ما خبر دارن، بیشتر با ما حرف میزنن. صندلیهای دورتر، گاهی یه سری تکون میدن، گاهی به ما چیزی میگن. گاهی یکی صندلیش را عوض میکنه میاد نزدیکتر میشینه، گاهی یکی به هر دلیل از کنارمون بلند میشه میره یه جای دورتر. گاهی هم خودمون گرفتار وضعیتی میشیم که چارهای جز عوض کردن صندلیمون نداریم. صندلیهای زندگی ما تعدادشون کمه. صندلیهای کنارمون خیلی کمتعداده. سرنوشت ما را گاهی آدمهایی تعیین میکنن که روی صندلیهای کناری و نزدیک ما نشستن. آدمهایی که تو گوش ما پچپچ میکنن. قدر صندلیهای زندگی را بدونیم. نذاریم هر کسی روی صندلیهای دور و برمون بشینه. روی یه صندلی بیشتر از یه نفر نمیشینه. پس حواسمون باشه کی را روی کدوم صندلی نشسته.
-
"شکرگزاری" قوی ترین داروی ضد افسردگی است؛ حیف که یادمان رفته بسیاری از آنچه امروز داریم... همان دعاهایی بود که فکر میکردیم "خدا" آنها را نمیشنود! خدایا همینجوری "یهویی شکرت".. واسه هیچ چیز تو زندگیت عجول نباش بالاخره میرسه اون روزی که تو، توش به آرامش برسی، درسات تموم میشن! شغلی که واسه خودت ساخته شده رو پيدا ميكنی، سر و سامون ميگيری! و آينده ی مخصوص به خودت رو ميبينی! گاهی به هوای رسيدن، مسیر رو نميبينيم! مسيری که شاید زیباترین بخش زندگیمون باشه! عجول نباش،گاهی خوشبختی همين جاست!همین لحظه! مراقب باش از دستش ندی
-
من آدمایی رو توی زندگیم دوست دارم که شاید حتی دو بار هم بهشون نگفتم که چقدر دوسشون دارم ولی هر جا برن حاضرم کیلومترها باهاشون راه برم بدون اینکه بپرسم مقصد کجاست. هر کار اشتباه یا درستی که بخوان انجام بدن، حاضرم تا تهش کنارشون باشم. بارها و بارها هم اشتباه کنن یا منو ناراحت کنن میبخشمشون بدون اینکه بهشون بگم حتی ناراحت بودم. اگه بهم بگن به جای اونا بمیر همون لحظه میمیرم ولی من هيچوقت نگفتم بهشون که دوسشون دارم چون اونا تیکههایی از قلب منن! مگه آدم میتونه قلبشو دوست نداشته باشه؟
-
تو را به جای همه کسانی که نشناخته ام دوست می دارم تو را به خاطر عطر نان گرم برای برفی که آب می شود دوست می دارم تو را برای دوست داشتن دوست می دارم تو را به جای همه کسانی که دوست نداشته ام دوست می دارم تو را به خاطر دوست داشتن دوست می دارم برای اشکی که خشک شد و هیچ وقت نریخت لبخندی که محو شد و هیچ گاه نشکفت دوست می دارم تو را به خاطر خاطره ها دوست می دارم برای پشت کردن به آرزوهای محال به خاطر نابودی توهم و خیال دوست می دارم تو را برای دوست داشتن دوست می دارم تو را به خاطربوی لاله های وحشی به خاطر گونه ی زرین آفتاب گردان برای بنفشیِ بنفشه ها دوست می دارم تو را به خاطر دوست داشتن دوست می دارم تو را به جای همه کسانی که ندیده ام دوست می دارم...
-
انقدر حرص حرف و حدیث های پوچی که پشت سرتون میزنن رو نخورید به قول شیخ بهایی: «آن کس که بدم گفت، بدی سیرت اوست وان کس که مرا گفت نکو، خود نیکوست حال متکلم از کلامش پیداست از کوزه همان برون تراود که در اوست.»
-
ﺭﺳﯿﺪﻥ ﻓﺮﺩﺍ ﺑﺮﺍﯼ هیچﮐﺲ ﺣﺘﻤﯽ ﻧﯿﺴﺖ! ﭘﺲ ﺍﯾﻦ ﻗﺪﺭ ﺑﺮﻗﺼﯿﺪ ﺗﺎ ﭘﺎﻫﺎﯾﺘﺎﻥ ﺩﺭﺩ ﺑﮕﯿﺮﺩ! ﺍﯾﻦ ﻗﺪﺭ ﺑﺨﻨﺪﯾﺪ ﺗﺎ ﭘﻬﻠﻮﻫﺎﯾﺘﺎﻥ ﺍﺫﯾﺖ ﺷﻮﺩ... ﺑﻪ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ دوستشان ﺩﺍﺭﯾﺪ ﺍﺑﺮﺍﺯ ﻋﺸﻖ ﮐﻨﯿﺪ! ﭼﺮﺍ ﮐﻪ ﺷﺎﯾﺪ ﻓﺮﺩﺍ ﻫﺮﮔﺰ نیاید... ﺷﺎﺩ ﺑﻮﺩﻥ، ﺗﻨﻬﺎ ﺍﻧﺘﻘﺎﻣﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻣﯿﺘﻮﺍﻧﺪ ﺍﺯ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺑﮕﯿﺮﺩ! #ارنستو_ﭼﮕﻮﺍﺭﺍ
-
زیبایی یک دختر به باورهاشه .. به «میتونم» هایی که هرروز به خودش میگه، به تلاشهاش برای رسیدن به موفقیت و آزادی .. به کیفیت افکارش در جامعه به خودش بودن زیبایی و قدرت یک دختر به خودش بودنه به قدرتمند دیدن خودش تو آیینهی بشریت در کنار انسانهای موفق
-
من نه از کسی عقب ترم و نه از کسی جلوتر! من در زمان خودم زندگی میکنم ... تجربیاتی داشتم ، انتخاباتی داشتم ، تربیتی داشتم، اصولی داشتم و خیلی چیزای دیگه که باعث شدن امروز توی این نقطه و جایگاه باشم! مقایسه رو رها میکنم... درست و غلط و بحث های بی نتیجه رو با آدم هایی که ارزشش رو ندارن تموم میکنم و اونا رو کنار میزارم و تلاش میکنم خودم باشم و زندگیمو بسازم اونجوری که دوس دارم و دلم میخواد، نه با ترس از زبون این و اون ...
-
"تو" را، براى تمامِ روز هاى خوبى كه هنوز نيامده است، مى خواهم... تو را براى خنده هاى از تهِ دل تو را براى ِيك حالِ خوب تو را براى تمامِ دوست داشتن هاى به موقع، تو را براى يك خيالِ راحت، مى خواهم... در اين آشفته بازارِ دوست داشتن هاىِ ساعتى... | علی قاضی نظام
-
گفتے به تو گر بگذرم از شوق بمیری قربان قدت، بگذر و بگذار بمیرم.... شهریار
-
ولی هر کسی یه جوری با خدا ارتباط میگیره! یکی نماز میخونه! یکی شبها قبلاز خواب با خدا درد دل میکنه! یکیم ممکنه هر دقیقه خدا را ببینه و لمسش کنه! و این هیچ ربطی به پوشش و سبک زندگیمون نداره! من آدمای زیادی رو دیدم که با پوشش کاملاً عادی خدا رو تو هر ثانیه دیدن و حس کردن! آدمایی رو هم دیدم که لاف خداپرستی میزدن و ظاهرشون کاملاً مطابق با دین بود ولی تو عملشون چیزی از وجود خدا حس نمیشد! میخوام بگم، به اعتقادات همدست نزنیم! از قدیم گفتن عیسی ب دین خودش موسی هم به دین خودش! خوبه که بذاریم آدما هرجوری که دوست دارن خداشون و پرستش کنن! و چیزی که مهمه اینه که با هر پوشش و سبکی که تو عمل خدارو بشناسیم و کارامون بوی خدا بده!
- 3 پاسخ
-
- 3
-
تو چنان در جان من رفتهایی که انگار قسمتی از منی
- 8 پاسخ
-
- 2
-
مهربونی اونقدرام سخت نیست. اون آدمی که بهش میگی زشت، دستکم چند نفری رو داره که براشون خوشگلترین آدم دنیاست. اونی که بابت اضافه وزنش سرزنشش میکنی، کلی اخلاق خوب داره که دوستاش عاشقشن. اونی که دائم نداشتههاشو توی سرش میزنی، شاید با همون داشتههای کمش آرامشی داره که خیلیا ندارن. زندگی یه فرمول سادست. اگر میتونی آدما رو همونطوری که هستن دوست داشته باش. اگر نه، مجبور نیستی با گذاشتن یه زخم بزرگ توی دلشون همراهیشون کنی. باور کن مهربونی اونقدرام سخت نیست. فقط کافیه کسی رو نرنجونی
- 2 پاسخ
-
- 2
-
برای درکنار هم موندن باید خیلی چیزارو بخشید، خیلی حرفارو نشنیده گرفت،از خیلی کارها عبور کرد. برای در کنار هم موندن باید بخشندهترین و قویترین بود نه زیباترین و باهوشترین. آدما وقتی میتونن مدتهای طولانی کنار هم بمونن که یاد بگیرن چطور با هم کنار بیان. اگه گاهی تو حال خوب هم شریک نمیشن دستی هم به حال بد هم نکشن. هیچ حال بدی موندگار نمیمونه همون طور که حال خوب هم، همیشگی نیست. اول از هر چیزی برای در کنار هم موندن باید یاد بگیری چطور میشه با کوچیکترین چیزها،از زندگی لذت برد،خندید و شاد بود!
- 3 پاسخ
-
- 2
-
هیچ رابطه ی اشتباهی،که درگذشته داشتی؛ وقت تلف کردن نبوده! قبول نشدن تو یه امتحان،اونقدرا هم مهم نبوده! اون نمره ی تو دبیرستان، اونقدرا هم ارزش اشک ریختن نداشته! اون آدمی سمی که در گذشته از زندگیت رفته، اونقدرا هم با اهمیت نبوده! اون لباسی که پارسال میخواستی و نخریدی؛ اونقدرا هم قشنگ نبوده! اون آدمایی که پارسال بخاطرشون ساعتها گریه کردی؛ اونقدرا هم نبودنشون تو زندگیت تاثیری نداره! خواستم بگم زندگی همینه! تو هر روز چیزای قشنگ تری میبینی، سلایقت عوض میشه، کیفیت روابطتت بالاتر میره، چیزای با ارزش تر و مهم تری میبینی و میفهمی زندگی همینه! تجربه اس و هیچ چیز اشتباهی وجود نداره! همه چیز باید اتفاق میفتاده تا این ورژن از تو به وجود بیاد..!
-
ما ترکیبی هستیم از شکست ها و موفقیت هامون ما ترکیبی هستیم از اشک ها و لبخندهامون ما ترکیبی هستیم از ضعف ها و نقاط قوتمون و ما ترکیبی هستیم از محاسن و کمبودهایی که همزمان در درون خودمون داریم، پس لطفاً خودت رو با وجود همه این موارد در کنار هم دوست داشته باش
-
آدم یه مرحله های تو زندگیش هست که نمیدونه کجاست!چیکار میکنه! نمیدونه اصلا اون راهی رو که اومده درست بوده یا نه! نمیدونه به چیزایی که میخواد میرسه یا نه!میخواد با کسی حرف بزنه ولی تنهایی رو ترجیح میده! آدم یه مرحله های تو زندگیش هست که خودشو گم میکنه ولی بعد از اون تنهایی، تصمیمهایی تو خلوت خودش میگیره که شاید هیچوقت از قبل جرات شو نداشته! شاید خیلی سخت باشه ولی یاد میگیری ک چطوری با قدرت از سختی عبور کنی؛یاد میگیری به جز گم کردن خودت؛رفتن و موندن بقیه اونقدرا هم ارزشمند نبوده چون تو روزایی رو شب کردی و شبایی رو صب کردی که اونا هیچوقت حتی درکی ام ازش نداشتن
-
به اون دوست صمیمیت فکر کن که قرار بود تو لباس عروسی ببینیش اما حتی دعوتت نکرد! به اون رابطه ای فکر کن که قرار بود بی تو بمیره اما داره خیلی راحت به زندگیش ادامه میده! به اون آرزوت فکر کن که به خاطرش شمع های تولدتو فوت میکردی اما الان رویاهای دیگه جاشو گرفته! عزیز من به این فکر کن که ما آدما ؛ قسمتی از سرگذشت همیم ولی قرار نیست همش باشیم! نه اونی که از اول باهاش بودی الان پیشته،نه اونی که الان پیشته از اول باهات بوده! اصلا این زندگی انقدر تو رو بالا پایین میکنه که یاد بگیری تو تنها کسی هستی که همیشه پیشت میمونه! شاید زخم بخوری،حسرت بکشی یا حتی دلت تنگ بشه؛ولی هیچ وقت تموم نمیشی، خودتو تنها نمیزاری ! حواست به خودت باشه..