رفتن به مطلب

Arash71

کاربر عضو
  • تعداد ارسال ها

    52
  • تاریخ عضویت

  • آخرین بازدید

پست ها ارسال شده توسط Arash71

  1. اقا جمیعا سلام

     

    همتون من و میشناسید

    من آرشم متولد بهمن هفتادو یک

    نه مردادی مغرورم و نه آذری شرور🤣🤣🤣

    ارشد کارگردانی سینما دارم و در حال حاضر تدوینگر شرکت تبلیغاتی هستم.

     

    دوماهه برگشتم تهران ، پس تهران سرای منست.

     

    سوال دیگه هست بپرسید پاسخگو باشم

    بآ تچکر

    • Like 8
    • Haha 3
    • Confused 1
  2. می خوابم و با چشمهای نگران گریه میکنم
    از ترس خوابیدنت با دگران گریه می کنم

    سرزده امد و دید که دستم سراپا خونیست
    میخندید ولی من مثل مهمان گریه میکنم

    خبر امد به فالم که تو از من دوری
    بر شومی فال ته فنجان گریه می کنم

    بعد تو درهای اتاق را بر خودم قفل کردم
    با عکس تو توی این زندان گریه می کنم

    برای جلوگیری از هرگونه ابروریزی
    جلوی دوستان با لب خندان گریه می کنم

    قدم میزنم سیگار میشکم بغض می کنم
    منم مثل همه مردان گریه می کنم

    با انقلاب و کافه و هرچه خیابان هست
    حتی با جنگل سیسنگان گریه می کنم

    از داروخانه چند مسکن قوی میخواهم
    بگذار فک کنند از درد دندان گریه میکنم

    #آرش_سماک
     

    • Like 1
  3. راستی
    یادت هست هنوز؟
    بوی ابریشم میان خنده ام؟
    یا تکاپوی خیالم در بهار؟
    ان صنوبر؟
    ان شبستان؟
    ان قرار؟
    رد پایم پشت پایت را چطور؟
    مانده یادت لحظه های انتظار؟
    یاد داری قصه های قبل خواب؟
    یادت اید من وَ تو
    غم
    غصه
    دار؟
    خاطرت هست رفتنم از پیش تو؟
    چشم گریان
    اه و ناله
    خاطرات مانده  انسوی دالان بهار؟
    چه بگویم یاد من مانده هنوز
    بوی پیراهن تو
    اغوش تو
    رنگ سه تار

    #آرش_سماک
     

    • Like 1
  4. مگر به زور من تورا سر قرار برده ام؟

    مگر شبی غریب تو را به انتظار برده ام؟

    تو پیش دیگر دوستان چنان فغان میکنی

    که گویی من سر تو را به زیر دار برده ام..

    ستاره های راه من تو را نشان می دهند

    ولی فقط یاد تو را ز روزگار برده ام

    نگاه کن به من کمی ازین جهان نهانه شو

    که من صداقت تو را به اضطرار برده ام

    اتاق بسته از سکوت صدای تو پر از من است

    فقط کم از شهامتت شب فرار برده ام

    طمع لبت برون نشد ز حال و روز این دلم

    فقط کم از لعل لبت چو زهر مار برده ام

    تو پیش دیگر دوستان چنان فغان نکن دگر

    که من دگر شب فرار در انتظار مرده ام

    #آرش_سماک

     

    • Like 1
  5. من که جز خواب تو در یادم نیست
    چه کنم خواب ببینم یا تورا یاد کنم؟

    درد اوارگی ات را به جانم می کشم
    چه کنم خانه به دوشم یا تو اباد کنم؟

    درد ترکت خوش و خوشبختی از یادم برد
    چه کنم تا سحر اشک بریزم یا دلی شاد کنم؟

    می تراود در دلم شوق رسیدن به دلت
    چه کنم در قفست خواب شوم یا که دل ازاد کنم؟

    توکه رفتی پشت گوشت خسته و اواره دل
    چه کنم ساکت بشینم یا حنجره را داد کنم؟

    ترک یادت سخت تر بود با قاب عکس مرده ات
    چه کنم خنده ی مسرور کنم یا بغض در گلو باد کنم؟

    نمیدانم چه کردم و نخواهم دانست
    که چگونه در دلم جز عشق تو ایجاد کنم...

    #آرش_سماک
     

    • Like 1
  6.  

    من ندانستم از اول که تو بی مهر و وفایی

    عهد نابستن از آن به که ببندی و نپایی

     

    دوستان عیب کنندم که چرا دل به تو دادم

    باید اول به تو گفتن که چنین خوب چرایی

     

    ای که گفتی مرو اندر پی خوبان زمانه

    ما کجاییم در این بحر تفکر تو کجایی

     

    آن نه خالست و زنخدان و سر زلف پریشان

    که دل اهل نظر برد که سریست خدایی

     

    پرده بردار که بیگانه خود این روی نبیند

    تو بزرگی و در آیینه کوچک ننمایی

     

    حلقه بر در نتوانم زدن از دست رقیبان

    این توانم که بیایم به محلت به گدایی

     

    عشق و درویشی و انگشت نمایی و ملامت

    همه سهلست تحمل نکنم بار جدایی

     

    روز صحرا و سماعست و لب جوی و تماشا

    در همه شهر دلی نیست که دیگر بربایی

     

    گفته بودم چو بیایی غم دل با تو بگویم

    چه بگویم که غم از دل برود چون تو بیایی

     

    شمع را باید از این خانه به دربردن و کشتن

    تا به همسایه نگوید که تو در خانه مایی

     

    سعدی آن نیست که هرگز ز کمندت بگریزد

    که بدانست که دربند تو خوشتر که رهایی

     

    خلق گویند برو دل به هوای دگری ده

    نکنم خاصه در ایام اتابک دو هوایی

    • Like 2
  7. 1 دقیقه قبل، Royay shab گفته است:

    خب پیش میاد بعضی وقتا ولی مهم اینه ک بفهمیم اشتباه بوده کارمون 

    موقعی میتونیم به خودمون ببالیم که هیچوقت کسی رو نرنجونیم

    • Like 1
×
×
  • اضافه کردن...