Mohsen Shz

اسیر دل رسوای خویشم چون بند بلا بر پای خویشم در دام دنیا مانده ام چه حاصل از این افسانه سازی از این مستی و دیوانه بازی در کار خود وامانده ام تا کی چون جان بزم مستان در گوشه میخانه باشم ی بنوشم ساغر غم سرمست این پیمانه باشم چه حاصل از این سوز و ساز نهان چه حاصل از این خاطر نگران تا کی به درگاه خدا نالم چو نای بی نوا خدایا خدایا رها کن دل را ز دام بلا ز قید بلاها رهایم کن به عالم خود آشنایم کن به نور خرد رهنمایم شو ز ظلمت هستی جدایم کن چه حاصل از این سوز و ساز نهان چه حاصل از این خاطر نگران

ایول داری دخمر

چشمات شمشیرو از رو بسته بود●♪♫ ولی من با دلی موندم که پات نشسته بود●♪♫ با تو دل من که خیلی خسته بود●♪♫ هی فکر میکردی که یکی جات نشسته بود●♪♫ چی شد همه حرف هایی که زدیم بگو چی شد ●♪♫ یهویی این جدایی واسه ی تو قطعی شد●♪♫ چی شد دل من عاشق وقتی رفتی زخمی شد●♪♫ شعر و ملودی : محسن ابراهیم زاده چی شد یهو سر چی زد حالمو بد کرد●♪♫ رفت و غما رو واسه دل من بی حد کرد●♪♫ اون تنهایی نمیرفت که تنها سفر کرد●♪♫ اون خستگی شو با این دل ساده در کرد●♪♫ چی شد یهو سر چی زد حالمو بد کرد●♪♫ رفت و غما رو واسه دل من بی حد کرد●♪♫ اون تنهایی نمیرفت که تنها سفر کرد●♪♫ اون خستگی شو با این دل ساده در کرد●♪♫ دلم هواشو داشت و غم دیگه نداشت و●♪♫ تو بد شرایطی گفت میرم و تنها باش و●♪♫ راحت زد و خراب کرد ●♪♫ این عشقو اضطراب کرد●♪♫ دست های من وله ●♪♫ بیکس این دله●♪♫ تنظیم قطعه : مصطفی مومنی چی شد یهو سر چی زد حالمو بد کرد●♪♫ رفت و غما رو واسه دل من بی حد کرد●♪♫ اون تنهایی نمیرفت که تنها سفر کرد●♪♫ اون خستگی شو با این دل ساده در کرد●♪♫ چی شد یهو سر چی زد حالمو بد کرد●♪♫ رفت و غما رو واسه دل من بی حد کرد●♪♫ اون تنهایی نمیرفت که تنها سفر کرد●♪♫ اون خستگی شو با این دل ساده در کرد●♪♫

از حقوق انسانی خود دفاع کنید نگذارید دیگران تحقیرتان کنند هنگامی که افراد چنین می کنند معنی اش این است که از شما توقع بی عیب بودن دارند و چنانچه شما آنها را سرجایشان بنشانید ممکن است ناراحت شوند اما در نظر داشته باشید که با احترام همیشه از حق خود دفاع کنید و هیچ وقت آن را نادیده نگیرید. نه گفتن را یاد بگیرید هرچه جواب منفی شما به انتظارها و درخواست های نامعقول دیگران برایتان راحت تر شود، حس عزت نفستان بالا خواهد رفت. وقتی هم که به تقاضای معقول جواب مثبت می دهید نیز در مورد خودتان و نیز در مورد طرف مقابل حس بهتری خواهید داشت. چنانچه در محیط کار، جایگاه خوبی ندارید، شغلتان را عوض کنید ولی نخست خوب فکر کنید که آیا حقیقتا این کار شماست که اذیت کننده است یا نگاه مردم نسبت به آن، سبب به وجود آودن احساس حقارت در شما شده است. به جای جنبه های اذیت کننده به چیزهای خوبی که در شغلتان هست نیز بیندیشید. فراموش نکنید هر شغلی امکان دارد دارای جنبه های نه خیلی مطلوب باشد و شما باید در این رابطه به طور منطقی عمل کنید.

هر وقت کلمه ای امیدوارکننده به دیگران هدیه دهید نه فقط حس بهتری پیدا می کنید بلکه شخصیت مثبت خود را هم محکم تر می کنید. به قسمت معنوی زندگیتان دقت کنید. آرام باشید. نشستن با آرامش را تمرین کنید. به درونتان گوش دهید. به چیزهایی فکر کنید که صلح، زیبایی و آرامش را برای زندگیتان هدیه بیاورند. برای پیدا کردن مسیر معنوی ویژه خودتان سعی نمایید. تشکیل دادن گروه با چند نفر که بتوانید روی حمایت عاطفی آنها حساب کنید گروه کوچکی تشکیل دهید و بین خود هم فکری و توافق به وجود آورید. هر وقت از شما خواسته شد، کمک های مشورتی خود را به دیگران بدهید اولین قدم برای این کار آن است که بدون قطع صحبت دیگران، با دقت به آنها گوش دهید. فراموش نکنید احساساتتان را خالی کنید هیچ وقت احساساتتان را سرکوب نکنید و به درون نریزید. ناراحتی های خود را با فرد مطمئن در میان بگذارید. به یاد داشته باشید که احساساتی که گفته شده اند دیگر به آن اندازه گذشته بد نیستند. وقتی را برای بازی بگذارید فراموش نکنید که بازی فعالیتی است که تنها به علت احساس خوبی که به شما می دهد به آن می پردازید. به یاد خودتان بیاورید که شما حق گذراندن زمان برای بازی و تفریح را دارید.

برای داشتن حس خوب لبخند را از یاد نبرید به ویژه به خودتان به نکته های مثبت دنیای پیرامونتان نگاه کنید. راحت باشید و بعضی اوقات کارهای غیر منتظرانه انجام دهید. آرام باشید شما می توانید توسط کتاب های گوناگون، نوار، برنامه ها و کلاس ها و ابزار دیگر آرامش گرفتن را یاد بگیرید. آرامش توان ذهنیتان را بهتر می کند. به سلامت جسمیتان کمک می کند و حس های خوب را جایگزین اضطراب و تنش های درونی تان می کند. از قیاس خود با دیگران و تحسین ارزش های آنها و تحقیر آنچه خود دارید دوری کنید چنانچه دست از قیاس خود با دیگران بردارید، رضایت بیشتری از زندگی‌تان خواهید داشت.

تا دو چشم خود را به هم زدم من عمر من چه طی شد ابر نوبهاری نديده باران وقت برف دی شد تا که سرنوشتم نوشته شد ذات من به غم ها سرشته شد شوق امروز و هر روز من چرا رنج دیروز و روز گذشته شد عمر شیرین چرا فرصتی غیر آه و دمی نیست جز محبت قبایی برازنده آدمی نیست اساس زندگی عشقه به درگاه الهی بندگی عشقه جهان وامانده و درمانده عشقه خدا خود عشقه و فرمانده عشقه بساط کهکشان عشقه سپهر و آسمان عشقه فلک زاییده و زاینده عشقه که ایزد منبع و تابنده عشقه عمر کوتاه ما عمر کوتاه شبنم به روی برگه قصه زندگی قصه برگ گل با حجوم تگرگه

جیسون استاتهام (بازیگر – شناخته شده برای فیلم های اکشن هیجان انگیز) تاریخ تولد: ۲۶ جولای ۱۹۶۷ علامت خورشید: لئو محل تولد: Shirebrook. انگلستان یکی از مهم‌ترین قهرمانان اکشن هالیوود، جیسون استاتهام با فیلم‌های Lock، Stock و Two Smoking Barrels شروع به کار کرد و بعداً در سری فیلم‌های اکشن بیشتری مانند The Transporter، The Expendables و The Fast and the Furious بازی کرد. این هنرمند رزمی که به خاطر اجرای بیشتر بدلکاری‌های خودش شناخته می‌شود، زمانی غواص، مدل مد و فروشنده بازار سیاه در کلاس جهانی بود.

آرنولد شوارتزنگر (بازیگر و سابق آقای جهان) تاریخ تولد: ۳۰ ژوئیه ۱۹۴۷ علامت خورشید: لئو محل تولد: تال، اتریش آرنولد شوارتزنگر، بدنساز، بازیگر و سیاستمدار حرفه ای سابق، نیازی به معرفی ندارد! یکی از محبوب ترین چهره های صنعت سرگرمی در قرن بیستم، او یک ستاره هالیوود بسیار تحسین شده است. او که علیرغم داشتن یک پیشینه متواضع به شهرت بین المللی می رسد، مظهر رویای اصلی آمریکایی است که بسیاری از جوانان آن را در قلب خود نگه می دارند.

جیسون موموآ (نقش در آکوامن) تاریخ تولد: ۱ اوت ۱۹۷۹ علامت خورشید: لئو محل تولد: ناناکولی، هاوایی، ایالات متحده جیسون موموآ بازیگری که عمدتاً برای نقش‌هایش در فیلم‌های DC Extended Universe شناخته می‌شود، به دلیل ظاهر زیبا و جذابیت جنسی خامش مشهور است. او اصالتی مخلوط هاوایی و اروپایی دارد. او که در اواخر نوجوانی خود در زمینه سرگرمی شروع به کار کرد، اکنون به یک ستاره مشهور بین المللی تبدیل شده است. او چندین خالکوبی دارد.

دواین جانسون (کشتی گیر حرفه ای، بازیگر) تاریخ تولد: ۲ مه ۱۹۷۲ علامت خورشید: برج ثور محل تولد: هیوارد، کالیفرنیا، ایالات متحده دواین جانسون یک کشتی گیر مشهور سابق با عناوین متعدد در ابتدا می خواست فوتبالیست شود اما یک مصدومیت او را به سمت کشتی سوق داد. او خیلی زود وارد دنیای بازیگری شد، موفقیت های خارق العاده ای را در تلویزیون و سینما تجربه کرد و به پردرآمدترین بازیگر مرد جهان تبدیل شد.

چارلی چاپلین (بازیگر، کمدین) تاریخ تولد: ۱۶ آوریل ۱۸۸۹ علامت خورشید: برج حمل محل تولد: Walworth، لندن، انگلستان درگذشت: ۲۵ دسامبر ۱۹۷۷ دوستداران سینما در سراسر جهان برای چارلی چاپلین احترام زیادی قائل هستند. او که یکی از بزرگ‌ترین ستاره‌های دوران فیلم صامت و نماد بود، با بازی‌های کمدی خود تماشاگران را به دوش کشید. حتی امروزه نیز بازی های او در فیلم هایی مانند Modern Times و The Gold Rush کلاسیک محسوب می شود. این بازیگر افسانه ای نویسنده، کارگردان و تهیه کننده نیز بود.

نیکلاس کیج (بازیگر) تاریخ تولد: ۷ ژانویه ۱۹۶۴ علامت خورشید: برج جدی محل تولد: لانگ بیچ، کالیفرنیا، ایالات متحده نیکلاس کیج که در اواخر دهه ۱۹۹۰ جزو برترین ستارگان سینما محسوب می شود، همچنان یکی از چهره های کلیدی هالیوود است. او در حدود چهار دهه فعالیت حرفه ای خود را در انواع فیلم های جریان اصلی ظاهر کرده است. او که جوایز متعددی را از آن خود کرده، برنده جایزه اسکار و گلدن گلوب در میان سایرین است. او اغلب به موسسات خیریه کمک می کند.

جکی چان (بازیگر، رزمی کار) تاریخ تولد: ۷ آوریل ۱۹۵۴ علامت خورشید: برج حمل محل تولد: قله ویکتوریا، هنگ کنگ جکی چان یک رزمی کار، بازیگر، کارگردان، فیلمنامه نویس و خواننده است و به خاطر سبک مبارزه آکروباتیک، زمان بندی کمیک و بدلکاری های خلاقانه در فیلم هایش که خودش آن ها را اجرا می کند، شهرت دارد. Rumble in the Bronx، Shanghai Noon و Rush Hour از جمله فیلم های هالیوودی محبوب او هستند. او طرفداران گسترده ای در هر دو نیمکره شرقی و غربی دارد.

جک نیکلسون نیکلسون هم‌زمان پسرطلایی عصر جدید هالیوود و پسر بد آن است. او سرشار از سرکشی، ضدقهرمانی و شر است و ازاین‌نظر یادآور میفونه‌ی دهه‌ی پنجاه. او یکی دیگر از بازیگرانی است که به نظر می‌آید در نیمی از فیلم‌هایش در حال بازی کردن خودش است. او تا کنون دوازده بار نامزد اسکار شده است و از این نظر رکورددار است و سه مرتبه‌ آن را برده است. کارنامه‌ی نیکلسون به قدری پربار است که شش نامزدی او و دو اسکارش به لیست ده فیلم برترش نرسیدند. کارگردان‌های شاخصی که او با آن‌ها همکاری کرده است: سه‌مرتبه جیمز بروکز، دومرتبه باب رافلسون، مایک نیکولز، یک‌مرتبه کوبریک، پولانسکی، اسکورسیزی، آنتونیونی، مایلوش فورمن، هال اشبی، الیا کازان، آرتور پن، وارن بیتی، الکساندر پاین، جان هیوستن، تیم برتون. بهترین فیلم: درخشش. بهترین نقش‌آفرینی: دیوانه از قفس پرید. پنج نقش‌آفرینی برتر: دیوانه از قفس پرید (One Flew Over the Cuckoo’s Nest) پنج قطعه‌ی آسان (Five Easy Pieces) محله‌ی چینی‌ها (Chinatown) درخشش (The Shining) آخرین ماموریت (The Last Detail) معرفت جسمانی (Carnal Knowledge) ایزی رایدر (Easy Rider) چند مرد خوب (A Few Good Men) حرفه: خبرنگار (Professione: reporter‎) بتمن (Batman)

هامفری بوگارت اگر نطریه‌ی مؤلف کارگردان‌ها را وارد بازیگری کنیم، بی‌شک بوگارت یکی از مؤلف‌ترین بازیگران تاریخ سینما است. او هر نقشی که ایفا کرده است را مال خود کرده است و به زبان عامه امضای خود را پای آن حک کرده است. او از ۱۹۴۱ تا ۱۹۵۵ بدون توجه به کارگردان و محتوای فیلم‌هایی که در آن‌ها ایفای نقش می‌کند، درخشان است. او فیلم‌ها را تغییر می‌دهد؛ فیلم‌های بد را قابل تحمل و فیلم‌های معمولی را خوب می‌کند. کارگردان‌های شاخصی که او با آن‌ها همکاری کرده است: پنج‌مرتبه جان هیوستن، چهارمرتبه کورتیز، سه‌مرتبه والش، دومرتبه وایلر، هاکس، یک‌مرتبه نیکولاس ری و بیلی وایلدر. بهترین فیلم: کازابلانکا. بهترین نقش‌آفرینی: کازابلانکا. پنج نقش‌آفرینی برتر: کازابلانکا (Casablanca) گنج‌های سیرا مادره (The Treasure of the Sierra Madre) گذرگاه تاریک (Dark Passage) خواب ابدی (The Big Sleep) شاهین مالت (The Maltese Falcon) داشتن و نداشتن (To Have and Have Not) شورش کین (The Caine Mutiny‎) کی لارگو (Key Largo) ملکه‌ی آفریقایی (The African Queen) صحرا (Sahara)

ممنون

ممنون

مارلون براندو براندو بازیگری است که به راحتی می‌توان او را نابغه و هنرمند نامید. او بااستعدادترین بازیگر تاریخ است و اگر این لیست قرار بود برطبق استعداد رتبه‌گذاری شود، براندو رتبه‌ی نخست را به دست می‌آورد. کارنامه‌ی براندو اما چیز دیگری می‌گوید. براندو تنها در تعداد اندکی از شاهکارهای تاریخ سینما حضور دارد؛ دو فیلم در دهه‌ی پنجاه و سه فیلم در دهه‌ی هفتاد. پس از این‌ها، کارنامه‌ی براندو خالی از شاهکار است. براندو به دنبال حواشی دربارانداز دهه‌ی شصت را دور از سینما گذراند و بعدها در دهه‌ی هفتاد دوباره با کوپولا احیا شد. کارگردان‌های شاخصی که او با آن‌ها همکاری کرده است: سه‌مرتبه کازان، دومرتبه کوپولا، منکوویتز، پن، یک‌مرتبه برتولوچی، لومیت. بهترین فیلم: اینک آخرالزمان. بهترین نقش‌آفرینی: دربارانداز. با در بارانداز و اتوبوسی به نام هوس بود که مارلون براندو تاریخ بازیگری را تغییر داد. او مسیر مونتگومری کلیفت را کامل کرد و هیچکس بهتر از او چنین نکرد و تأثیر او را نگذاشت. پنج نقش‌آفرینی برتر: در بارانداز (On the Waterfront) پدرخوانده اتوبوسی به نام هوس (A Streetcar named Desire) آخرین تانگو در پاریس (Ultimo Tango a Parigi) اینک آخرالزمان وحشی (The Wild One) تعقیب (The Chase) ژولیوس سزار (Julius Caesar‎) شیرهای جوان (The Young Lions) دزیره ( Désirée)

جیمز استوارت کارنامه‌ی استوارت و فیلم‌هایی که در آن حضور داشته، باعث شده است که به این رتبه راه پیدا کند، وگرنه استعداد او بی‌شک از براندو کم‌تر است. اما اگر قرار باشد کارنامه‌ی یکی از آن‌ها را برای تماشا انتخاب کنیم، بی‌شک کارنامه‌ی استوارت را انتخاب خواهیم کرد. کارگردان‌های شاخصی که او با آن‌ها همکاری کرده است: هفت‌مرتبه آنتونی مان، چهارمرتبه هیچکاک، سه‌مرتبه کاپرا، یک‌مرتبه پرمینگر، فورد، کیوکر، دمیل و آلدریچ. بهترین فیلم: سرگیجه. بهترین نقش‌آفرینی: سرگیجه. پنج نقش‌آفرینی برتر: سرگیجه (Vertigo) چه زندگی شگفت‌انگیزی (It’s a Wonderful Life) پنجره‌ی عقبی (Rear Window) آقای اسمیت به واشنگتن می‌رود (Mr. Smith Goes to Washington) تشریح یک قتل فروشگاه کنار خیابان (The Shop Around the Corner‎) وینچستر ۷۳ (Winchester ’73) مهمیز برهنه (The Naked Spur) مردی که لیبرتی والانس را کشت داستان فیلادلفیا

رابرت دنیرو در این لیست دنیرو بالاتر از پاچینو، دی لوئیس، براندو، استوارت، بوگارت، نیکلسون و نود و دو بازیگر دیگر قرار گرفته است، چرا؟ فقط کافی است نگاهی به کارنامه‌ی او بیاندازید. کارنامه‌ی او شامل یکی از بهترین همکاری‌های کارگردان-بازیگری تاریخ سینما است و مانند پاچینو و نیکلسون تنها به دهه‌ی هفتاد محدود نمی‌شود. او از خیابان‌های پایین شهر ۱۹۷۳ می‌درخشد تا جکی براون ۱۹۹۷ و حتی رونین ۱۹۹۸. دنیرو به قدری در شاهکارهای تاریخ سینما حضور دارد که برای انتخاب ده بازی برتر او مجبور خواهید شد یکی از شاهکارهای تاریخ سینما را کنار بگذارید. دنیرو از همان دهه‌ی هفتاد و همکاری با برتولوچی نشان داد که صرفا به دنبال کسب ثروت و شهرت در هالیوود نیست. او بعدها در دهه‌ی هشتاد به ایتالیا رفت تا در شاهکار لئون نقش‌آفرینی کند. او برای هر نقش خود فرآیندی طولانی را طی می‌کند تا بتواند آن را به طبیعی‌ترین حالت ممکن بر پرده بیاورد. کارگردان‌های شاخصی که او با آن‌ها همکاری کرده است: هشت‌مرتبه اسکورسیزی، دومرتبه دیوید او. راسل، یک‌مرتبه کوپولا، برتولوچی، لئون، کازان، چیمینو، گیلیام، دی پالما، مایکل مان، کوارون و تارانتینو. بهترین فیلم: گاو خشمگین. بهترین نقش‌آفرینی: گاو خشمگین یکی از بهترین تقش‌آفرینی‌های تاریخ سینما است و از آن‌جایی دنیرو در این لیست صدرنشین است که هرکسی می‌تواند هرکدام از شاهکارهای کارنامه‌ی او را برگزیند و به جای گاو خشمگین در صدر این لیست قرار دهد؛ راننده تاکسی، رفقای خوب، پدرخوانده دو و …، اما گاوخشمگین نمادی است از بازی سینمایی، متداکتینگ و وقف کردن خود به نقش. پنج نقش‌آفرینی برتر: گاو خشمگین (Raging bull) راننده تاکسی (Taxi Driver) پدرخوانده: قسمت دوم شکارچی گوزن مخمصه خیابان‌های پایین شهر روزی روزگاری در آمریکا (Once Upon a Time in America) کازینو رفقای خوب سلطان کمدی (The King of Comedy)

کاترین هیپبورن متولد 12 می 1907 « هاتفورد – کشور آمریکا» فوت 29 ژوئن 2003 « الدسی بروک _ ایالات امریکا » -مرگ به علت کهولت سن پدر کاترین یک دکتر بود و مادرش طرفدار حقوق زنان. هر دو بسیار او را تشویق میکردند تا همۀ وقت نظر خود را بیان کند. او ارتباط بسیار نزدیکی با برادرش تام داشت ولی در سن 14 سالگی با مرگ برادرش در هم شکست کاترین تا چند سالروز تولد برادرش «8 نوابر» را تولد خودش حساب می کرد. او نسبت به دخترهای هم سن و سالش خجالتی تر بود و به جای این که به مدرسه برود در منزل درس یاد می گرفت سپس او به کالج برایان هاور رفت و در آنجا تصمیم گرفت که بازیگر شود. بعد از فارغ التحصیلی او نقش هاي کوچکی در برادوی بازی کرد. او در طول 2 سال 5 فیلم بازی کرد و برای فیلمصبح افتخار اولین اسکار را دریافت کرد. کاترین معمولا لباس هاي ساده و گشاد می پوشید و آرایش نمی کرد و هیچ وقت در حین گفتگو و عکس گرفتن ژست نمی گرفت. ولی این کارها تعجب تماشاگران را برانگیخت و در سال 1934 تماشاگران برای فیلم دریاچه انتقادهای زیادی از او کردند.

2- ناتالی وود تولد: ناتالیا نیکولایونا زاخارنکو ۲۰جولای ۱۹۳۸ مرگ ۲۹ نوامبر ۱۹۸۱ جزایر سانتامونیکا بر اثر غرق شدن جوایز اسکار نامزد جوایز اسکار برترین بازیگر زن به خاطر: شورش بی علت. شکوه علفزار و عشقبا یک غریبه تمام عیار پدر و مادر ناتالی وود از مهاجرهای روس بودند مادرش فکر می کرد که دخترش باید وارد عالم سینما شود و از این رو ناتالی در پنج سالگی اولین نقش سینمایی اش را ایفا کرد و به زودی به یک بچه ستاره تبدیل شد. در ۱۶ سالگی پس از ده سال تجربه کاری در صنعت سینما او به برخی از بازیگران جوان از جمله جیمز دین پیوست که روش بازیگر متد را آموخته بودند و حالا می رفتند تا در شورش بی علت «۱۹۵۵» بازی کنند در سال ۱۹۶۱ جایگاه ستار گی او با داستان وست ساید و شکوه علفزار قرص و محکم تر شد.

1- آوا گاردنر تولد: آوا لاوینیا گاردنر ۱۴ دسامبر ۱۹۲۲ کرولاینای شمالی مرگ : ۲۵ ژانویه ۱۹۹۰ لندن انگلستان از ذات الریه جوایز اسکار: نامزد جایزه ي اسکار به خاطر فیلم موگامبو آوا گاردنر فرزند خانواده اي بود که تنباکور می چیدند و در کلبه اي محقر به دور از تمام آن زرق و برق هاي هالیوودی زندگی می کردند او هرگز به فکرش خطور نمی کرد که بازیگر شود بزرگترین رویایش حداکثر شغل منشی گری در نیویورک بود. شوهر خواهرش استودیو عکاسی در نیویورک داشت و عکسی از آوای هجده ساله را پشت ویترین گذاشته بود یکی از پادوهای کمپانی فیلم سازی چشم اش به عکس خورد و آن ر ا گرفته و به روسائش نشان داد.

گلِ پونه؛ خودش می دونه…●♪♫ اگه بِره؛ دنیام، یه زندونه●♪♫ واسه همه بی قراریام؛ می دونه، دوا وُ درمونه●♪♫ دلِ پونه، گیره!●♪♫ آخه بونه گیره…●♪♫ بگو اصلاً نشسته؛ تا بهش بشم، خیره!●♪♫ اگه به من باشه…●♪♫ ستاره های آسمونوُ؛ براش می کنم فرشِ زیر پاهاش!●♪♫ که عوض بشه؛ حال وُ هواش!●♪♫ اگه به من باشه…●♪♫ ستاره های آسمونوُ؛ براش می کنم فرشِ زیر پاهاش!●♪♫ که عوض بشه؛ حال وُ هواش!●♪♫ دل؛ تورو می خواد…●♪♫ کوتاه نمیاد!●♪♫ حتی اگه بشه؛ یه دیوونه…●♪♫ تا هستی؛ خوبه حالِ گلِ پونه…●♪♫ همین علاقه؛ خوب وُ عالیه که بینِمونه●♪♫ دلِ پونه، گیره!●♪♫ آخه بونه گیره…●♪♫ بگو اصلاً نشسته؛ تا بهش بشم، خیره!●♪♫ اگه به من باشه…●♪♫ ستاره های آسمونوُ؛ براش می کنم فرشِ زیر پاهاش!●♪♫ که عوض بشه؛ حال وُ هواش!●♪♫ اگه به من باشه…●♪♫ ستاره های آسمونوُ؛ براش می کنم فرشِ زیر پاهاش!●♪♫ که عوض بشه؛ حال وُ هواش!●♪♫ اگه به من باشه…●♪♫ ستاره های آسمونوُ؛ براش می کنم فرشِ زیر پاهاش!●♪♫ که عوض بشه؛ حال وُ هواش!●♪♫