-
تعداد ارسال ها
1129 -
تاریخ عضویت
-
آخرین بازدید
پست ها ارسال شده توسط AHOM
-
-
-
در ۱۴۰۱/۹/۲۲ در 16:12، Niloofar گفته است:
عالی
لطف داری بانو
-
در ۱۴۰۱/۹/۲۲ در 09:08، گندم24 گفته است:
Like
مرسی بانو
-
18 ساعت قبل، الناز۳۳ گفته است:
خاطره اي از پزشک اميرناصر کاتوزیان؛ پدر علم حقوق ایران:
چندی قبل کـه مهمان یکی از آشنایان بودم بـه او گفتم: خروسی داشتید کـه صبح ها همه ی را از خواب بیدار می کرد چه کارش کردید؟!
گفت: سرش را بریدیم! همسایه ها همه ی شاکی بودند و می گفتند خروس شـما ما را صبح از خواب بیدار می کند …!آنجا بود کـه فهمیدم هرکه مردم را از خواب بیدار کند، سرش باید بریده شود
لایک
- 1
-
-
18 ساعت قبل، الناز۳۳ گفته است:
لایک
- 1
-
در ۱۴۰۱/۹/۲۲ در 16:12، Niloofar گفته است:
اندکی صبر سحر نزدیک است.... عالی بود
ممنون بزرگوار
-
در ۱۴۰۱/۹/۲۲ در 16:14، Niloofar گفته است:
زیبا بود
مرسی
-
16 ساعت قبل، الناز۳۳ گفته است:
اسم شعرش قارچه؟؟؟؟
'گمنام هست اسمش
- 1
-
در ۱۴۰۱/۹/۲۱ در 01:38، Secret گفته است:
در این دنیا تک و تنها شدم من
گیاهی در دل صحرا شدم منچو مجنونی که از مردم گریزد
شتابان در پی لیلا شدم منچه بی اثر می خندم
چه بی ثمر می گریمبه ناکامی چرا رسوا شدم من
چرا عاشق چرا شیدا شدم منمن آن دیرآشنا را می شناسم
من آن شیرین ادا را می شناسممحبت بین ما کار خدا بود
از این جا من خدا را می شناسمخوشا روزی که این دنیا سرآید
قیامت با قیامِ محشر آیدبگیرم دامن عدل الهی
بپرسم کام عاشق کی برآیدچه بی اثر می خندم
چه بی ثمر می گریمبه ناکامی چرا رسوا شدم من
چرا عاشق چرا شیدا شدم منبه ناکامی چرا رسوا شدم من
چرا عاشق چرا شیدا شدم منعالی
- 1
-
در ۱۴۰۱/۹/۲۱ در 02:24، Secret گفته است:
با وی پی ان ببینید
خیلی چیزا بهم یاد دادی
نمیتونم واست بمیرم!
چیزای زیادی داشتیم که دربارش حرف بزنیم
من همیشه معتقد بودم که مرگ تقدیری بهتر از زندگیه تا به عزیزای از دست رفته ملحق بشی
دیگه نمیتونم ببینمت دوست من
الان باید چکار کنم؟هوم؟
ازت متنفرم چون رهام کردی !
من از دوریت زجر میکشم
چیزی نیست که الان منو آروم کنه
من تغییر کردم,مثل خودت
سریال وایکینگ ها - رگنار لاتبروک
چشم
- 1
-
بهترین چیز
رسیدن به نگاهی است
که از حادثه عشق تر است
- 1
- 1
-
گوش کن، دور ترین مرغ جهان میخواند.
شب سلیس است، و یکدست، و باز.
شمعدانیها
و صدادارترین شاخه فصل،ماه را میشنوند.پلکان جلو ساختمان،
در فانوس به دست
و در اسراف نسیم،گوش کن، جاده صدا میزند از دور قدمهای ترا.
چشم تو زینت تاریکی نیست.
پلکها را بتکان، کفش به پا کن، و بیا.
و یا تا جایی، که پر ماه به انگشت تو هشدار دهد
و زمان روی کلوخی بنشنید با تو
و مزامیر شب اندام ترا، مثل یک قطعه آواز به خود جذب کنند.پارسایی است در آنجا که ترا خواهد گفت:
بهترین چیز رسیدن به نگاهی است که از حادثه عشق تر است.- 3
- 1
-
نیست رنگی که بگوید با من
اندکی صبر ، سحر نزدیک است
هر دم این بانگ برآرم از دل
وای، این شب چقدر تاریک است!
خنده ای کو که به دل انگیزم؟
قطره ای کو که به دریا ریزم؟
صخره ای کو که بدان آویزم؟
- 1
-
من ندیدم دو صنوبر را با هم دشمن
من ندیدم بیدی سایه اش را بفروشد به زمین
رایگان می بخشد نارون شاخه ی خود را به کلاغ
هر کجا برگی هست شور من می شکفد
مثل یک گلدان می دهم گوش به موسیقی روییدن- 1
-
هر که با مرغ هوا دوست شود
خوابش آرام ترین خواب جهان
خواهد بود
-
قشنگ یعنی چه؟
قشنگ یعنی تعبیر عاشقانه اشکال
و عشق تنها عشق
ترا به گرمی یک سیب می کند مانوس
و عشق تنها عشق
مرا به وسعت اندوه زندگی ها برد
مرا رساند به امکان یک پرنده شدن -
دنگ دنگ
ساعت گیج زمان در شب عمر
می زند پی در پی زنگ
زهر این فکر که این دم گذر است
می شود نقش به دیوار رگ هستی من
لحظه ها می گذرد
آنچه بگذشت، نمی آید باز
قصه ای هست که هرگز دیگر
نتواند شد آغاز- 1
-
زندگی نیست بجز نم نم باران بهار
زندگی نیست بجز دیدن یار
زندگی نیست بجز عشق
بجز حرف محبت به کسی
ورنه هر خار و خسی
زندگی کرده بسی
زندگی تجربهی تلخ فراوان دارد
دو سه تا کوچه و پس کوچه
و اندازهی یک عمر بیابان دارد
ما چه کردیم و چه خواهیم کرد
در این فرصت کم!؟
-
هر کجا هستم باشم
آسمان مال من است
پنجره ، فکر، هوا، عشق، زمین مال من است
چه اهمیت دارد
گاه اگر می رویند
قارچ های غربت- 2
-
به سراغ من اگر می آیید
نرم و آهسته بیایید
مبادا که ترک بردارد
چینی نازک تنهایی من
- 1
-
-
در ۱۴۰۱/۹/۲۰ در 18:03، الناز۳۳ گفته است:
وااای خندم بند نمیاد...
کاری کن که بند بیاد بندشوگره بزن
- 1
-
یـدونـه از ایــن پســرا لطــفا... 🫂
در شعر و دلنوشته
ارسال شده در
مبارکتون باشه خوشبخت بشید شما 3 نفر