فریحا

کاش زندگی از آخر به اول بود..

پیر بدنیا می آمدیم..

آنگاه در رخداد یک عشق جوان میشدیم..

سپس کودکی معصوم می شدیم و در

نیمه شبی با نوازش های مادر آرام میمردیم…!

باهمه فرق داره چشمای تو که انقد نجیبه

دارم عاشقت میشم عجله نکن اولش که تازس

یه نصحیت به شما میکنم که کل زندگیتونو ساپورت میکنه:

بخاطر کسی از خوابت نزن

بخاطر کسی از ورزشت نزن

بخاطر کسی از تفریحت نزن

بخاطر کسی از خانوادت نزن

بخاطر هیچکس از زندگیت نزن.

‌‏گفت‌:

عاشقے‌راچگونه‌یادگرفته‌ا؎!

گفتم:‌

از‌آن‌شھید‌گمنامی‌که‌مـعـشوق‌را

حتی‌به‌قیمت‌ازدست‌دادن‌

هویتش‌خریداربود:)

•°°•

کآش‌در‌صحـرآی محشر . . .

وقتی‌خدا‌پرسید:

بنده‌ی من ‌روزگارت ‌را

‌چـگونه ‌گذراندی؟!-

مـھدی فآطمه ‌برخـیزد‌و‌گـوید:

منتـظر‌من‌بود ...!-

«سلاماً على من غرسوا وروداً في أرواحنا و رحلوا دون رعايتها» 

سلام بر آن‌ها که در جانمان گل‌ها کاشتند و بی‌مراقبت رها کردند▮

destiny is not pre-written :

it’s the ink for our actions

that write the book of our fate

سرنوشت از قبل نوشتہ نشدہ است :

این جوهر عمل ماست ڪہ

ڪتاب سرنوشتمان را می‌نویسد...

باز محرم رسید، ماه عزای حسین / سینه‌ی ما می‌شود، کرب و بلای حسین

کاش که ترکم شود غفلت و جرم و گناه / تا که بگیرم صفا، من ز صفای حسین

"باید بخشید ؛ 

باید خودمان را برای ِ

تمام حماقت‌ها،

 انتخاب‌های تلخ و برای ِ 

تمام بدی‌هایی که 

انجام داده‌ایم ببخشیم ؛ 

بخشش که آغاز شود ،

ادامۀ جاده دیده می‌شود . 

جاده‌ای که هنوزمسافرش

 هستیم و هنوز ادامه دارد ! 

بار گناه را که بر زمین بگذاریم، 

قدم‌هایمان سبک‌تر می‌شود "

همیشه هم حذف کردن راهِ چاره نیست

گاهی باید بعضی ها را نگه داریم 

تا زل بزنند به خوشبختی مان 

که ببینند بعد از آنها 

زندگی همچنان ادامه دارد!~~⛈