رفتن به مطلب

Golden Queen

کاربر عضو
  • تعداد ارسال ها

    24
  • تاریخ عضویت

  • آخرین بازدید

پست ها ارسال شده توسط Golden Queen

  1. تا امروز هرگز نتوانسته‌ام جواب این سوال مادرم را بدهم. او روزهای آخر عمرش از من پرسید:

    "اگر دیگر چیزی به یاد نیاورم، می توانم بگویم که در این دنیا حضور دارم؟"

    سوالش همیشه با من ماند...کاش امروز اینجا بود و به او می‌گفتم:

    مهم نیست تو چیزی به خاطر داشته باشی؛ اگر کسی، حتی یک نفر، نام تو را به یاد داشته باشد و آن را با عشق تکرار کند، یعنی تو در این دنیا حضور داری.

     

    📚عشق‌ هرگز‌ فراموش‌ نمی‌کند

    - سالی هپ ورت

    • Like 1
  2. فراموشی تنها راه رستگاری است. می‌خواهم همه‌چیز را فراموش کنم، خودم و جهان را به فراموشی بسپرم. اعتراف حقیقی را تنها با اشک می‌نویسند. اما اشک‌های من جهان را غرق خواهد کرد و آتش درونم، آن را خاکستر می‌کند.

     

    - امیل چوران

    📚بر قله‌های ناامیدی

    • Like 1
  3. و تو آهسته آهسته بلند می‌شوی، راه می‌افتی، می‌روی. و در این راه رفتن، دست و بالت بارها زخمی می‌شود، امّا آبدیده می‌شوی و می‌آموزی که از جاده‌های ناشناس نهراسی، از مقصد بی‌انتها نهراسی، از نرسیدن نهراسی. تنها بروی و بروی و بروی...

     

    - شل سیلور استاین

    • Like 2
    • Thanks 1
  4. ✿ کپشن خاص ✿

     

    میخواهم یک عمر به بازوهای فولادینت تکیه کنم

    و تو هر شب نجوای دلت را در گوشم زمزمه کنی

    و بارهاٌ بارها از ملکه بودنم بگویی از شیطنت های گاه بی گاهم،

    شیشه ی مربا همراه با ظریف بودنِ مٌچِ دست هایم را بهانه کنم که

    شتاب زده، نزد تو بیایم

    و تو از عمد زورت را

    به من نشان دهی

    که خیالت تخت، هیچکس بهتر از من مراقب تو نخواهد بود

    ای کاش

    درب شیشه

    هیچ وقت باز نشود

    و من نروم پی کارم

     

    و باز مثل هر بار بگویی: ظریف ترین الماسی هستی که شکستنش جرأت میخواهد...

     

    #فرناز_اسکندری

     

     

×
×
  • اضافه کردن...