-
تعداد ارسال ها
203 -
تاریخ عضویت
-
آخرین بازدید
پست ها ارسال شده توسط Amiti18
-
-
۱ ساعت قبل، نیلوفرآبی گفته است:
فدات عزیزم ممنونم که شرکت کردی
نشی ک گلممممممممم خاهش میکنم وظیفه بود
- 1
-
هیچکس
- 1
-
جوابشو الان دیدم هق ولی جوابش به من نمیخورد من این شخصیت و ندارم
- 1
-
-
در ۱۴۰۱/۹/۱ در 12:46، نیلوفرآبی گفته است:
دوسـتان بیایـن نظـراتتون رو بگـیـن
2
-
10 ساعت قبل، فندق گفته است:
عه نبینم بشکنی عشقه دلم
فداتشم که نپصم اخه فروم بدون تو خوب نیس
- 1
-
-
4 دقیقه قبل، فندق گفته است:
فداتم که تو چطوری عزیزدلم ؟!
خدانکنه...منم بد نیستم گلم
-
خب شهری که بدنیا اومدم
مسقطی....یوخه....بادام سوخته...فالوده...بهارنارنج... .شیراز
شهری که زندگی میکنم
آش شولی قطاب باقلوا یزد
-
سلام نپص صبح تو هم بخیر شکرتو چطوری؟
-
19 ساعت قبل، فندق گفته است:
- بچه ك بودم خیلی شیطون بودم بابامم دستِ بزنش خیلی خوب بود ، هروقت یه شیطنتی میکردم !
کمربندشو باز میکرد و . .
یه دلِ سیر کتکم میزد ، کتکه رو ك میخوردم و
تموم میشد بغضمو قورت میدادم ؛
نگاش میکردم و درحالی ك تموم سعیمو میکردم
اشکام سرازیر نشن میگفتم :
‹ هیچم درد نداشت . . ›
بعدم بدو بدو میرفتم تو اتاقم تا کسی اشکامو نبینه
دروغ چرا رفتنت کم از درد کمربند بابام نبود !
ولی میدونی چیه ‹ هیچم درد نداشت :)!' ›- 1
- 1
-
-
حالتون خوب شه ایشالله
- 2
-
۱ ساعت قبل، نیلوفرآبی گفته است:
عالی
قربان شما
- 1
-
خداوند موجودی قوی خلق کرد و نام او را مرد گذاشت …….
او پرسید آیا راضی هستی ؟؟؟!!
مرد گفت : نه ……..
خداوندپرسید چه میخواهی ؟
مرد گفت : آینه ای میخواهم که بزرگی خود را در آن ببینمو اینجا بود که خداوند گفت این خیلی پررو شده یه موجودی بسازم دهنشو سرو*یس کنه
و اینگونه شدکه خداوند زن را آفرید---------------------------------------------------------------------------
ساعت 3 نصف شب اومدم بالا در یخچالو باز کردم دنبال چیزی میگشتم
بابام سرشو از زیر پتو درآوورد گفت:یه لیوان شیر هم بخور
من که به کل تعجب کرده بودم که چطوره که به فکر منه
پرسیدم چرا؟؟؟
.
.
.
.
.
.
گفت:تاریخش تا امشبه
------------------------------------------------------
اومدم آرزو کنم
خدا گفت تو یکی خفه شو
تو خودت آرزوی خیلیایی
-------------------------------------------------------
دربه دختر:پاشو دخترم یه لیوان آب واسه بابا بیار
دختر:ول کن بابا دارم تلویزیون میبینم. حال ندارم
دختر کوچیکتر:بابا ولش کن این خیلی بی تربیته پاشو برو خودت بخور
برای منم بیار
--------------------------------------------------
مرد در حال جان دادن بود که به همسرش گفت:باید چیزی را به تو بگویم
زن:لازم نیست
مرد:اما اگر نگویم نمیتوانم آسوده بمیرم و عذاب وجدان رهایم نخواهد کرد
زن:باشه بگو
مرد:من زن دوم دارم
زن با خونسردی گفت :
میدونم همین امروز فهمیدم …
حالا آروم باش تا مرگ موش کارشو بکنه…
- 1
- 1
-
-
برای کسی که میفهمد، هيچ توضيحی لازم نيست و برای کسی که نمیفهمد، هر توضيحی اضافه است!
آنان که ميفهمند عذاب ميکشند و آنان که نمیفهمند عذاب ميدهند!
مهم نيست که چه مدرکی داريد، مهم اين است که چه درکی داريد!
خدایا…
راهی نمیبینم! آینده پنهان است…
اما مهم نیست!
همین كافیست كه تو راه را میبینی و من تو را…- 1
-
قشنگ بود
- 1
-
عالی بود
-
8 دقیقه قبل، نیلوفرآبی گفته است:
اره ماهم اعتقاد داریم وسیله گم شد پیدا نمیشه جن برد. بسم الله میگیم پیداش میشه
من صلواتم میفرستم پیدا نمیشهمشکل از منه یا جن ها؟
- 1
-
هم اکنون، نیلوفرآبی گفته است:
اوه
بابام خعلی خاب جن میبینه
من معمولا وسیله هام به طرز عجیبی یهو گم میشه شای کار همیناس
- 1
-
اعتقاد دارم..خعلی هم دوس دارم ببینم یه بار ولی خو متاسفانه ندیدم هیچوقت
- 1
-
-
حق
- 2
اختلال در چتروم
در طرح مشکلات فنی و ظاهری در انجمن ها
ارسال شده در
ممنون از راهنماییتون