رفتن به مطلب

از کلیدر


Aftaabgardaan

ارسال های توصیه شده

درد اینجاست

که درد را نمی شود به

هیچکس حالی کرد...!

 

«من نیست گشته است»؛ در هست و نیست، «من» نوسانی غریب دارد. روی تا به جهان و به مردمان نمودی، دیگر نه خود، که بازتاب هزارانی. من هست تا که می شودش در هوای نیست؛ در نیست می شدن اما، هم هست می شود. بودی به بودگاری داری تو و قرار، تو در گذار. من در کشاکش بی پایان یکسر به سوی نیست روانست؛اما تو در خیال «چه بودن» یکجا به نیست درمانده ای...

 

#کلیدر (جلد 7)

#محمود دولت آبادی

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...