رفتن به مطلب

گذری بر زندگی ادیب صابر


ارسال های توصیه شده

گذری بر زندگی ادیب صابر

ادیب صابر ملقب به شهاب الدین ، فرزند اسماعیل ترمزی مشهور به ادیب صابر از شاعران قوی مایه سده ششم هجری

اصالتش از شهر ترمذ واقع در شمال بلخ بود ولی بیشتر ایام را در مرو و بلخ و خوارزم گذرانید در اشعارش گاهی صابر و گاهی ادیب تخلص می کند.


***
***


شعر صابر ز بحر خاطر و طبع /// غصه در و رشک مرجان است
اینک ادیب از سر اخلاص و اعتقاد 
/// با انکه نیست صنعت او شعر و شاعری

***
***


از گفته او چنین بر می آید که جز شاعری سمت دیگری نیز داشته است . ادیب صابر از سخنسرایان و استادان بزرگ عصر خود شمرده می شد و در دربار سنجر سلجوقی بسیار گرامی بود

گویند سلطان سنجر اورا به خوارزم فرستاد تا در ظاهر علاء الدوله اتسز خوارزمشاه را مدح کند ولی در باطن از چگونگی کار اتسز ف سنجر را آگاه سازد در این هنگام اتز دو نفر را برای کشتن سنجر نهانی به مرو روانه ساخت.

ادیب صابر از روی اخلاص و ارادتی که نسبت به سنجر داشت صورت واقعه را به وسیله پیر زنی به سلطان گزارش داد. سنجر آن دونفر را گرفته کشت . چون استز از این گزارش مطلع گردید به انتقام خون انها دست و پای ادیب را بسته به جیحون انداخت در حدود سال ۵۲۲ – ۵۳۸ هجری


***

از شعرای معاصر وی :
انوری
امیر معزی
مسعود سعد سلمان
خاقانی شروانی
سنایی و دیگران را میتوان نام برد


***

برخی گویندگان او را به استادی ستوده اند رشید و طواط نخست با ادیب رابطه نزدیکی داشت ولی بعد او را هجو گفته است- ادیب در قصیده سرایی دستی قوی دارد و در این فن بیشتر از شیوه فرخی پیروی می کند دیوان اشعار وی با بیش از شش هزار بیت چاپ شده و در دسترس است.
لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...