Black_wolf ارسال شده در 27 آبان، 2022 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 آبان، 2022 میگفت تا به حال غمگین ندیدم تورا؛ کمی عجیب به نظر نمی آید که آدم هیچگاه غمگین نباشد؟ و یا شاید به روی خودش نیاورد. این حقیقت خودش به اندازه کافی اشک آور هست که نخواهم بهش فکر کنم. به او گفتم اما زمان های زیادی را به چشم دیده ایی که از کوره در رفته ام و میخواستم که جهان و جهانیان رو بر باد بدهم، نه؟ خندید و گفت تو اگَر عصبی نشوی باید ترسید. گفتم پس باید خوب بدانی که من هر قطره اشکی که از چشم هایم نمیریزد تبدیل به ضربه محکم مشتم به دیوار میشود و زمانی که مشتی نمیزنم به ان دلیل نیست که غمی در وجودم نیست اتفاقا درونم طوفانی شده است و من دیگر نه تنها اشک نمیریزم بلکه جانِ مشت زدن هم ندارم. حال این غمگین تر است یا حقیقتِ گوشه ذهنَت؟ نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
ارسال های توصیه شده
به گفتگو بپیوندید
هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .