رفتن به مطلب

ارسال های توصیه شده

ارسال شده در

جا مانده ایم،  تاب دویدن نمانده است
حتی به خویش، امید رسیدن نمانده است

ای شاخه ی بلند که دور از رسیدنی
آسوده باش پای پریدن نمانده است

ما شانه از گناه تو خالی نکرده ایم
دیگر توان دوش کشیدن نمانده است

آماده ایم  قصه ببافی برای وصل
اما دریغ، گوش شنیدن نمانده است

سر را که سالهاست به زانو سپرده ایم
از ما سری برای خمیدن نمانده است

...


شاید به عمد قفل قفس باز مانده است
ما را ببخش ! بال پریدن نمانده است

...

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...