رفتن به مطلب

ارسال های توصیه شده

ارسال شده در

آنقدر آه کشیدم جگرم سوخت .. بیا

همه ی بال و پرم .. بال و پرم سوخت .. بیا

 

رفتی انگشت نمای همه ی شهر شدم

غرق خونابه ببین چشم ترم سوخت ... بیا

 

دشمنان هم همه بر حال دلم می گریند

همه ی زندگی ام در نظرم سوخت .. بیا

 

بی تو درمان نشود بغض نفسگیر مدام

نگه تار دل محتضرم سوخت .. بیا

 

ساقه و ریشه و برگم نه فقط خشکیده

باغبانم که تمام ثمرم سوخت .. بیا

 

فوران می‌کند از هر نفسم آه مذاب

سینه ی غمزده ی شعله ورم سوخت .. بیا

 

چقدر نذر نمودم چه دخیلی بستم

دین و ایمان دل در به درم سوخت .. بیا

 

آفتابی لب بامم که افولم قطعی ست

بی تو ای ماه .. ز پا تا به سرم سوخت .. بیا

 

 "حمیدرضا طاهری"

 تهران  1403/10/16

ارسال شده در
22 ساعت قبل، حمیدرضا طاهری گفته است:

آنقدر آه کشیدم جگرم سوخت .. بیا

همه ی بال و پرم .. بال و پرم سوخت .. بیا

 

رفتی انگشت نمای همه ی شهر شدم

غرق خونابه ببین چشم ترم سوخت ... بیا

 

دشمنان هم همه بر حال دلم می گریند

همه ی زندگی ام در نظرم سوخت .. بیا

 

بی تو درمان نشود بغض نفسگیر مدام

نگه تار دل محتضرم سوخت .. بیا

 

ساقه و ریشه و برگم نه فقط خشکیده

باغبانم که تمام ثمرم سوخت .. بیا

 

فوران می‌کند از هر نفسم آه مذاب

سینه ی غمزده ی شعله ورم سوخت .. بیا

 

چقدر نذر نمودم چه دخیلی بستم

دین و ایمان دل در به درم سوخت .. بیا

 

آفتابی لب بامم که افولم قطعی ست

بی تو ای ماه .. ز پا تا به سرم سوخت .. بیا

 

 "حمیدرضا طاهری"

 تهران  1403/10/16

چقدر نذر نمودم چه دخیلی بستم

دین و ایمان دل در به درم سوخت .. بیا

عالی

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...