Black_wolf ارسال شده در 23 بهمن ارسال شده در 23 بهمن رک بگویم... از همه رنجیده ام! از غریب و آشنا ترسیده ام با مرام و معرفت بیگانه اند من به هر ساز ی که شد رقصیده ام در زمستانِِ سکوتم بارها... با نگاه سردتان لرزیده ام رد پای مهربانی نیست...نیست من تمام کوچه را گردیده ام سالها از بس که خوش بین بوده ام... هر کلاغی را کبوتر دیده ام وزن احساس شما را بارها... با ترازوی خودم سنجیده ام بی خیال سردی آغوشها... من به آغوش خودم چسبیده ام من شما را بارها و بارها... لا به لای هر دعا بخشیده ام 2 نقل قول
ارسال های توصیه شده
به گفتگو بپیوندید
هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .