cheshme ارسال شده در 4 آذر اشتراک گذاری ارسال شده در 4 آذر (ویرایش شده) کل روز هر اتفاق بدی ک می افتاد ... هر دردی ک می کشیدم ... گاهی کم می آوردم ... خسته می شدم ... از نفس می افتادم ... فقط ی چیز سر پا نگهم میداشت ... ک شب میبینمت و همه دردام کنارت دود میشن میرن تو هوا ... حالا بزرگ ترین دردم تحمل این ساعت های شبه وقتی تو نیستی ... قلبم درد می کنه ... ب سختی نفس میکشم ... آدم ضعیفی نیستم ... این غم، غم بزرگیه ... امروز اولین قدم رو خوب برداشتم ولی می ترسم زیر پام خالی بشه ... چقدر طول می کشه عادت کنم؟ ... نمی دونم ... طاقت میارم؟ ... نمی دونم ... آخ امان از دلتنگی ... امان از دلتنگی ... ویرایش شده 4 آذر توسط cheshme 2 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
دالامپر ارسال شده در 5 آذر اشتراک گذاری ارسال شده در 5 آذر همه چیز را رها کن به جز دلی که برای خوشحال کردنت دست به هر کاری می زند. 1 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
ارسال های توصیه شده
به گفتگو بپیوندید
هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .