رفتن به مطلب

نکته‌ای درباب پیوندِ «ماه» با «شیفتگی» و «پری‌زدگی»


تهمینه

ارسال های توصیه شده

نکته‌ای درباب پیوندِ «ماه» با «شیفتگی» و «پری‌زدگی»

«ماه» هم‌چون خورشید و کوه از مهم‌ترین عناصر هستی و سرشار از نکات در اساطیر و افسانه‌ها و باورهای عامیانه است. تأثیرش در جذر و مد، رنگ‌دهی‌ به میوه‌ها و  تضادش با قَصَب و کتان از مضمون‌های مکرر در ادب فارسی است. دیگر مضمونی که بسیار به آن پرداخته‌اند پیوند «ماه نو» است با تازه شدنِ جنونِ ادواری شیفتگان. در غرب نیز تعبیر «مانیک» (شیدا و ماه‌زده) به این نکته اشاره دارد که «مانیا» نیز با آن مرتبط است. مولوی:

باز سرِ ماه شد نوبت دیوانگی است
 آه که سودی نکرد دانش بسیار من
و حافظ سروده:

مگر دیوانه خواهم‌شد درین سودا که شب تا روز
سخن با ماه می‌گویم، پری در خواب می‌بینم

شاید نظامی بیش از هر شاعری این مضمون را کوک‌ کرده‌باشد. در خسرو و شیرین آمده:

بگفتا دوری از مه نیست درخور
بگفت آشفته از مه دور بهتر
(تناسب یا تضاد «خور» در معنای خورشید با ماه را لحاظ کرده و  دوری نیز «جنون دَوری» یا ادواری را تداعی می‌کند)
در لیلی و مجنون (در سخن کسان لیلی به کسان مجنون) نیز می‌خوانیم:

دیوانگی‌ای همی نماید
دیوانه حریف ما نشاید
(«ما» ماه را و «نشاید» نیز «شای‌ورد» را که به معنای هاله  یا خرمن ماه یا بنابه اشارهٔ اسدی طوسی در لغت فرس  «طوق ماه» است، تداعی می‌کند( شعر از پیروز مشرقی است):

یکی هم‌چون پَرَن در اوج خورشید
یکی چون شای‌ورد از گرد مهتاب
(چاپ استاد دبیرسیاقی(۱۳۳۶)، کتابخانهٔ طهوری، ص ۳۴).
و باز در لیلی و مجنون:

«از شیفته ماه نو نهفتند»؛ که درباب هنرنمایی نظامی باید‌ گفت «ماه نو» درکنار زیبایی لیلی، اشاره به تازه‌سال‌بودنش نیز دارد. ضمن این‌که مطابق مضمون پیشین شیفته را باید از ماه نهفت، ولی دراین‌جا به‌عکس ماه (لیلی) را از شیفته(مجنون) نهفتند. 
نکتهٔ دیگر در  پیوندی است که میان پری‌زدگی (دیوانگی) و ماه وجود دارد. در بیت حافظ خواندیم: «مگر دیوانه خواهم شد...پری در خواب می‌بینم». در تحفةالغرائب که کهن‌ترین عجایب‌نامهٔ فارسی است درباب دریاچه‌ای در هند آمده: «و در او چشمه‌ای آب است که همی برآید. و اندر آن بُحَیره جانوران آبی‌اند که شب بیرون آیند از آن آب...مردمان از دور بنشینند به‌شبِ مهتاب و ایشان را همی‌بینند...و در هیچ دریا نشان مردم آبی نمی‌دهند الّا در آن دریا» (حاسب‌ طبری(۱۳۷۱)، چاپ استاد جلال متینی، انتشارات معین، ص ۴_۱۳۳). در داستان کوتاهِ «آبی‌ها» از مجموعهٔ کنیزو نیز فکر به پری‌ها ذهن دختربچه‌ای را به خود مشغول کرده‌است. درباب زمان پیدا شدن آبی‌ها (پری‌ها) آمده: «شب‌های مهتاب که ماه بزرگ است، خیلی بزرگ، به‌اندازهٔ مجمعهٔ مسی، پیدایش می‌شود» (منیرو روانی‌پور( ۱۳۶۹)، انتشارات نیلوفر، ص۴۷). 
همین‌جا بگویم که در شعر «پشت دریاها»ی سهراب سپهری، آن‌جا که میخوانیم:
نه به آبی‌ها دل خواهم بست
نه به دریا_پریانی که سر از آب به‌در‌می‌آرند...
گویا مراد همین « آبی‌ها» یا پریان دریایی است نه « رنگِ آبیِ دریاها» که برخی پژوهشگران به آن اشاره کرده‌اند (محمد‌تقی غیاثی(۱۳۸۷)، معراج شقایق، انتشارات مروارید، ۱۳۸۷، ص ۱۶۰).

و در ترانهٔ محاوره‌ای و عامیانهٔ شاملو («شبانه») نیز می‌خوانیم:
 یه شب مهتاب
ماه می‌آد تو خواب
منو می‌بره...
اون‌جا که شبا
پشت بیشه‌ها
یه پری می‌آد
ترسون و لرزون...

 

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...