Black_wolf ارسال شده در 28 اردیبهشت اشتراک گذاری ارسال شده در 28 اردیبهشت خبر داده اند که رفته ای آگهی روزنامه نوشته که رفته ای تلفنت که زنگ نمی خورد، می گوید که رفته ای به دیدنم می آیند اصرار دارند غمگینانه بگویند که تو رفته ای خبر ها را گوش می دهم روزنامه را می خوانم حرفها را می شنوم جایت را خالی می بینم اما نرفته ای تو رفته ای در آینه موهایت را شانه کنی تو رفته ای گلهای حسن یوسف را آب بدهی تو رفته ای میز را بچینی رفته ای نماز بخوانی رفته ای تسبیح بگردانی رفته ای با صدای بلند مرا دعا کنی رفته ای گوشی را برداری رفته ای جواب مرا بدهی رفته ای بگویی خدا بیادت باشد که بیاد من هستی رفته ای در سینه من رفته ای به جای قلبم بتپی 1 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
ارسال های توصیه شده
به گفتگو بپیوندید
هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .