رفتن به مطلب

ارسال های توصیه شده

ارسال شده در

هر شب
قبل از خواب،
رو به روی آینه می ایستم
و در چهره ی غم گرفته ام
به دنبال تو میگردم!
لای موهای سفیدم، بین خط های پیشانی
و چروک های دور چشمم...
هرچه بیشتر میگردم کمتر پیدایت می کنم!
انگار که تو را در هجوم لحظه های نبودنت
گم کرده ام؛
در چهره ام دقیق تر که میشوم
دلتنگی بیداد میکند،
تصویرم تار میشود و اشکی برگونه ام می افتد...
افکاری پریشان بر ذهن خسته ام چنگ می زند
که آیا تو اصلا مرا یادت است؟
جایی در ناخوداگاهت به دنبال من میگردی؟
یا یک عمر تمام قد مقابل آینه
برای بی وفایی ات کف می زنی؟

ارسال شده در

با آن که شب است و
 راه فریادی
در هیچ سوی افق نمی بینم
با این همه از لبان صد امید
این زمزمه را دوباره می خوانم
باشد که ز روزنی گذر گیرد
شاید روزی کبوتری چاهی
این زمزمه را دوباره سر گیرد
وانگاه به شادی هزاران لب
آزاد به هر کرانه پر گیرد!

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...