Topaz ارسال شده در 27 اردیبهشت، 2023 ارسال شده در 27 اردیبهشت، 2023 چرا ما شبیه نیاکانمان نشدیم ؟ متاسفانه در عصر معاصر، انسانِ ایرانی از دردی رنج میبرد بنام دروغ! داریوش بزرگ دوهزاروپانصد سال قبل از خداوند خواسته بود که ایران را از دو مصیبت «خشکسالی و دروغ» حفظ نماید اما ما همچنان گرفتار این درد بزرگ هستیم! روزبه پور دادویه یا ابن مقفع نویسنده و مترجم ایرانی که در سیوهشت سالگی بدستور خلیفه عباسی در تنور انداخته شد، هزار و سیصد سال قبل نوشته است: «ایرانیان دختران خود را به بیگانگان شوهر نمیدهند و دختران بیگانه به زنی نمیگیرند. همه کس را به خانهی خود نان میدهند. چون در حق کسی خواستند نیکی کنند با کسی مشورت نمیکنند و چون وعدهای کردند هرگز خلف وعده نمیکنند. چون کسی را به عطا و نواختِ خود (انعام و مقرری معین) مخصوص گردانیدند، هر سال در موعد مقرر به عهد خود وفا میکنند. به کردار بیش بودند تا به گفتار. هرگز گناهکاران را عقوبت نمیکنند مگر پس از آنکه خشم ایشان فرو نشیند» به گواه نوشتههای تاریخی، اجداد ما اینگونه بودهاند. اینکه چرا ما شبیه نیاکانمان نشدهایم سوالیست که ذهن خیلیها را به خود مشغول کرده است. براستی مشکل کجاست؟ شاید از زمانی دردِ دروغ به جان ایرانیان افتاد که بله قربانگویی و موافقت با عقیده دیگران، احترام تلقی گشت و عدم موافقت با عقیده آنها، بیاحترامی! هنگامی که سکوت در مقابل عملی ناروا، احترام نام گرفت حتماً اظهار عقیده، بیاحترامیست دیگر! ما به قصد ابراز احترام به تعریف و تمجید دروغین از یکدیگر میپردازیم! در مقابلِ اعمال اشتباه بسیاری افراد، سکوت اختیار میکنیم تا مبادا به آنها بیاحترامی کرده باشیم. چون نقد و بیان نظرات در مقابل یک شخصیت بزرگ یا فردی محترم در فرهنگ عامه ایران، نوعی توهین به حساب میآید و در ایرانی که از مدتها قبل به شیوه ارباب رعیتی اداره میشده و کار رعیت جز با دروغ و مبالغه و چابلوسی راه نمیافتاده، این مسائل ریشه دوانده و اکنون نیز انسانِ ایرانی تا در گفتارش مبالغه نکند کسی حرفش را باور نمیکند! ناباوری از عدم اعتماد برمیخیزد و عدم اعتماد از دروغ! پس وجود چنین صفاتی در انسانِ ایرانی، عجیب به نظر نمیآید. پینوشت: درباره نحوه کشتن شدن روزبه پور دادویه گفته شده: روزی خلیفه را معلوم کردند که او از آتشکده مجوس بازمیگذشت؛ خلیفه روی بدو کرد و گفت هنوز اسلام او درست نیست و فرمان داد تنوری افروختند و اندام وی را یک یک بریدند و پیش چشم او، به آتش انداختند. منابع آداب الکبیر، ابن مقفع خلقیات ما ایرانیان، محمدعلی جمالزاده تاریخ طبرستان جلد یکم ص 26. ابن اسفندیار 1 نقل قول
ارسال های توصیه شده
به گفتگو بپیوندید
هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .