تو رفته ای به آ غوش دیگری

[Black_wolf]

تو رفته ای به آ غوش دیگری
برداشته ای ازگرده  من
رنج عظیم خواستنت
را ...
دلم خالی است
سبک؛
ارام
دلواپسی هایم برده ای.
دلتنگی هایم را
حتی اشک هایم  رابرده ای
دیگر گریه نمی کنم....
*
برای هیچ کس
که نمیشود گریه کرد*

اگرچه بال هایم از تیرهای کمان
بی مهری هایت
خونین است..
اگرچه
شانه هایم زخمی است
دیگر دلم زخم نیست
غمم خواستن تو بود
حالا که دیگر ندارمت
غمی
ندارم*
مگر برای هیچ
میشود غم خورد*

سال های طولانی
عاشق بودیم،
روزهای قشنگ،
هیجان های شیرین،،
پچ پچ های عاشقانه،،
سال ها سال ها شب
همه شب
در آغوشت
فشردی مرا
وخوابیدیم..*
داشتن من
تجلی غرور تو بود*
حالا بی من,
بی تو ,
می خوابم...
حتی رویای آ غوش
خفتن روی بازوی تو
خالی است.
مگر میشود*
بی عشق
رویا داشت*
بی آ غوش
بازو
داشت*
تو رفته ای
به آ غوش دیگری و همه
عمر مرا. برده
ای
هیچ هیچ های من خالی است,,*
قلب من*
آ غوش من*
خواب های من*
رویا ها*
بازوی تو....

[Elnaz]

Like