ReLIFE ارسال شده در 13 اردیبهشت، 2023 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 اردیبهشت، 2023 امشب میتوانم غمگنانهترین شعرها را بسرایم دوستش داشتم، او هم گاهی دوستم داشت. در چنین شبهایی او را در آغوش داشتم زیر آسمان بیکران بارها میبوسیدمش دوستم داشت، من هم گاهی دوستش داشتم. چه سان می توانستم به آن چشمان درشت آرامش دل نسپرم!؟ امشب می توانم غمگنانه ترین شعرها را بسرایم اندیشه نداشتن او، احساس از دست دادنش . . . از آنِ دیگری، از آنِ دیگری خواهد بود همان گونه که پیش از بوسههای من بود. آوایش تن روشنش چشمان بی کرانش دیگر دوستش نمی دارم آری، اما شاید دوستش میداشتم. عشق، بس کوتاه هست و فراموشی طولانی. چون در شب هایی این چنین او را در بر کشیدهام جانم به از دست دادنش راضی نیست خود اگر این واپسین دردیست که از او به من میرسد و این آخرین شعری که می نویسم، برای او... #پابلو_نرودا ( شعر به صورت کامل نیست ) 4 2 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
ReLIFE ارسال شده در 13 اردیبهشت، 2023 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 13 اردیبهشت، 2023 می خواهم که آرام باشی درست مثل اینکه غایب هستی صدای من را از دور می شنوی و صدای من تو را لمس نمی کند درسته مثل اینکه چشمانت پرواز کرده اند به دوردست ها مثل اینکه یک بوسه لبانت را مهر کرده است انگار همه چیز از روح من پر شده است و تو از چیزهایی پدیدار می شوی که از روح من پر است تو مانند روح من هستی مثل پروانه رویا مثل کلمه "اندوه" #پابلو_نرودا نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
دخترحاجی ارسال شده در 17 اردیبهشت، 2023 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 اردیبهشت، 2023 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
ReLIFE ارسال شده در 17 اردیبهشت، 2023 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 17 اردیبهشت، 2023 2 ساعت قبل، دخترحاجی گفته است: ❣ نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
بمب انرژی ارسال شده در 17 اردیبهشت، 2023 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 اردیبهشت، 2023 در ۱۴۰۱/۱۱/۲۴ در 14:44، ReLIFE گفته است: امشب میتوانم غمگنانهترین شعرها را بسرایم دوستش داشتم، او هم گاهی دوستم داشت. در چنین شبهایی او را در آغوش داشتم زیر آسمان بیکران بارها میبوسیدمش دوستم داشت، من هم گاهی دوستش داشتم. چه سان می توانستم به آن چشمان درشت آرامش دل نسپرم!؟ امشب می توانم غمگنانه ترین شعرها را بسرایم اندیشه نداشتن او، احساس از دست دادنش . . . از آنِ دیگری، از آنِ دیگری خواهد بود همان گونه که پیش از بوسههای من بود. آوایش تن روشنش چشمان بی کرانش دیگر دوستش نمی دارم آری، اما شاید دوستش میداشتم. عشق، بس کوتاه هست و فراموشی طولانی. چون در شب هایی این چنین او را در بر کشیدهام جانم به از دست دادنش راضی نیست خود اگر این واپسین دردیست که از او به من میرسد و این آخرین شعری که می نویسم، برای او... #پابلو_نرودا ( شعر به صورت کامل نیست ) خیلی جالبه که دوس داشتن تو هر فرهنگی یه جنسه بعضی چیزا فطریه به تفاوت ها نیست 1 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
ReLIFE ارسال شده در 17 اردیبهشت، 2023 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 17 اردیبهشت، 2023 6 ساعت قبل، بمب انرژی گفته است: خیلی جالبه که دوس داشتن تو هر فرهنگی یه جنسه بعضی چیزا فطریه به تفاوت ها نیست چون احساس ادمها ، نه جنسیت داره نه فرهنگ نه حتی ملیت خاصی نه حتی بُعد زمان و مکان داره . 1 نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
بمب انرژی ارسال شده در 18 اردیبهشت، 2023 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 اردیبهشت، 2023 15 ساعت قبل، ReLIFE گفته است: چون احساس ادمها ، نه جنسیت داره نه فرهنگ نه حتی ملیت خاصی نه حتی بُعد زمان و مکان داره . دقیییقا نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
ارسال های توصیه شده
به گفتگو بپیوندید
هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .