رفتن به مطلب

شیخی میرد و به جهان آخرت می رود.


ارسال های توصیه شده

شیخی میرد و به جهان آخرت می رود.

شیخی می میرد و به جهان آخرت می رود.

در آنجا مقابل دروازه های بهشت می ایستد، سپس دیوار بزرگی می بیند که ساعت های مختلفی روی آن قرار گرفته بود.

از یکی از فرشتگان می پرسد:
این ساعت ها برای چه اینجا قرار گرفته اند؟

فرشته پاسخ می دهد:
این ساعت ها، ساعت های دروغ سنج هستند و هر کس روی زمین یک ساعت دروغ سنج دارد و هر بار آن فرد یک دروغ بگوید ،عقربه ساعت یک درجه جلوتر می رود.

شیخ گفت: چه جالب! اون ساعت کیه؟! 
فرشته پاسخ داد: الکساندرگراهام بل، او حتی یک دروغ هم نگفته، بنابر این ساعتش اصلاً حرکت نکرده!

شیخ دوباره گفت :وای باور کردنی نیست، خوب اون یکی ساعت کیه؟ 
فرشته پاسخ داد: ساعت ادیسون (مخترع برق ) عقربه اش دوبار تکان خورد!

شیخ گفت: خیلی جالبه، راستی ساعت من کجاست؟

فرشته پاسخ داد: آن در اتاق کار سرپرست فرشتگان است و از آن به عنوان پنکه سقفی استفاده می کنند!!
لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...