فرق صمیم و قریب

[بمب انرژی]

اولین نکته که در مورد کلمه «قریب» باید بدونین اینه که «قریب» به معنی نزدیک بودن هستش و با کلمه «غریب» که به معنی دور بودنه کاملا ضد هم هستن و کلا فرق دارن

نکته دوم اینه که ریشه کلمه قریب، سه حرف اصلی ق ر ب هستن در حالی که ریشه کلمه غریب، غ ر ب هستن. نمیخوام برم تو فاز عربی چون بلد نیستم فقط خواستم بگم از ریشه این دوتا کلمه کاااملا ضد هم هستن.

 

حالا بریم سراغ بحث خودمون:

 

کلمه صَمیم از ریشه ص م م گرفته شده. معنیش حدودا میشه نزدیک دقیقا مثل کلمه قریب که بالا گفتم.

 

صمیم خیلی هم برای ما عجیب و غریب نیستش. مثلا میگیم من از صمیم قلبم فلان...

یا مثلا میگییم من از صمیم آتش فلان...

 

خب نکته اصلی اینه که وقتی قریب و صمیم جفتشون به معنی نزدیک هستن خب فرقشون چیه؟

 

فرقشون اینه که وقتی ما به یه چیزی فقط نزدیک میشیم و ازش اثر نمیگیریم بهش میگیم قریب. یعنی نزدیک فلان شخص یا فلان چیز.

اما وقتی به یه چیزی نزدیک میشیم و به نحوی ازش اثر میگیریم بهش میگیم صمیم.

 

مثلا: وقتی ما کنار آکواریوم ایستادیم و هیچ اثری از آب داخلش نمیگیریم میشه گفت که ما قریب یا نزدیک آکواریوم هستیم.

اما وقتی مثلا کنار آتیش ایستادیم و از گرما و نور و دودش اثر میگیریم ما در این صورت از صمیم استفاده میکنیم. یعنی از صمیم آتش فلان... یعنی من از نزدیکی به آتش فلان...

حالا از صمیم قلب چه ربطی به اینا داره؟ همون توضیح بالا رو اینجا هم لحاظ کنین. یعنی یه اتفاقی رو قلب ما اثر گذاشته و قلب ما رو دچار دگرگونی عاطفی یا هیجانی کرده. در نتیجه حالا که قلب ما تغییر کرده، ما از صمیم قلبمون فلان... مثلا خوشحالیم یا ناراحتیم یا هرچی.

خب اینا کلمات عربی بود.

اگه یکم بیشتر فکر کنیم کلمه «تصمیم» رو می بینیم که دقیققاااا از همین صمیم گرفته میشه و کاربردش هم مث چیزیه که گفتیم. یعنی وقتی کسی تصمیمی میگیره در حقیقت از چیزی اثر پذیرفته و حالا در واکنش به چیزی یا کسی میخواد اقدامی رو انجام بده.

 

امیدوارم براتون جالب بوده باشه