Topaz ارسال شده در 30 فروردین اشتراک گذاری ارسال شده در 30 فروردین به شوق مقصدی قشنگ تنمو به دریا زدم ♪♪ دستم تو دست ناخدا میگفت که راه رو بلدم ♪♪ اعتماد کردم بهش عاشقش شدم شدید ♪♪ اما این عشق منو ناخدا هیچوقت ندید ♪♪ این وسط افتادم و کسی منو نمیفهمه ♪♪ ای خدا کاری بکن ناخدا چه بی رحمه ♪♪ کشتی بی جون منم که راهو واسه تو ساختم ♪♪ فکر نکن تو بردی نه من به خودم باختم ♪♪ این وسط افتادم و کسی منو نمیفهمه ♪♪ ای خدا کاری بکن ناخدا چه بی رحمه ♪ رد پاهات هنوز روی قلبمه ♪♪ همین رد پاها نمک روی زخممه ♪♪ انگاری ساحلم با من همدرده ♪♪ هردومون منتظریم ناخدا برگرده ♪♪ این وسط افتادم و کسی منو نمیفهمه ♪♪ ای خدا کاری بکن ناخدا چه بی رحمه ♪♪ کشتی بی جون منم که راهو واسه تو ساختم ♪♪ فکر نکن تو بردی نه من به خودم باختم ♪ نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
ارسال های توصیه شده
به گفتگو بپیوندید
هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .