رفتن به مطلب

دل شکسته...پایان


Black_wolf

ارسال های توصیه شده

یه شبایی دلم میخواد مغزمو از تو جمجمه‌م بکشم بیرون و بذارمش تو یه ظرف اسید بلکه خاطرات تو همون ظرف لعنتی حل بشن و برای همیشه همون جا بمونن

دلم میخواد تموم حفره‌های خالی قلبمو با سنگ ریزه پر کنم بلکه یادم بره چقدر داغ حسرت و آرزوهام سنگینی میکنه رو دلم

دلم میخواد چشمامو با آب سرد بشورم بلکه یادم بره چه روزای سیاهی رو باهاشون دیدم

دلم میخواد جسممو از پنجره بتکونم بلکه پاک بشه غبار غم از این تن خسته و رنجورم.

انگار اینجا هیچوقت قرار نیست شب تموم بشه، اینقدر همه جا تاریک و سیاه باقی میمونه تا ما به پایان برسیم.

 

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...