-
تعداد ارسال ها
240 -
تاریخ عضویت
-
آخرین بازدید
-
روز های برد
6
تمامی مطالب نوشته شده توسط قاتل لغت
-
پزشکی که بعد از ۷ روز کما می گوید جهان آخرت و بهشت را دیده است
قاتل لغت پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در گفتگوی آزاد
یک جراح مغز و اعصاب معتقد است که زندگی پس از مرگ را در طول یک کُمای هفت روزه که در آن برای بازگشت به زندگی میجنگید تجربه کرده است و حالا به خدا ایمان دارد. دکتر ایبن الکساندر، جراح مغز و اعصابی که ادعا میکند زمانی که در کما بوده زندگی پس از مرگ را تجربه کرده، اکنون زندگیاش را به اثبات وجود بهشت اختصاص داده است. این پزشک که از آسیب مغزی شدید رنج میبُرد میگوید یک راهنمای معنوی را روی بال پروانهای دید که او را به داخل یک کِرمچاله هدایت کرد. او در سال ۲۰۰۸ به دلیل عفونت حاد باکتریایی به کما رفت و برای زنده ماندن جنگید. دکتر الکساندر میگوید گزارشهای پزشکی نشان میدهد که ذهن او در زمان مواجهه با این اتفاق در حالتی نبود که خواب یا توهم ببیند و توصیف میکند که تصاویر تاریکی میدید که وقتی تلاش میکرد آنها را برای دیگران توضیح دهد، به نظرشان چندان خوشایند نمیآمد؛ اما او اصرار دارد که خودش در آن موقعیت ترسی نداشت. او هیچ خاطرهای از زندگیاش نداشت و میگوید سپس نور سفیدی در تاریکی رخنه کرد، با یک ملودی موسیقیایی فوق العاده همراه شد و او را به سوی دروازه هدایت کرد. در آن سوی کرمچاله، دکتر الکساندر دنیایی بینقص را تجربه کرد که فاصله چندانی با باغ عدن نداشت. او که از آن زمان کتابی به نام «اثبات بهشت: سفر یک جراح مغز و اعصاب» را نگارش کرده است میگوید: «شبیه دنیای ایده آل های افلاطون بود. دنیایی از کمال.» او راهنما را زنی توصیف میکند که حرف نمیزد اما چشمانی درخشان و لبخندی گرم داشت که دکتر الکساندر را سرشار از عشقی به تمام معنا میکرد و همچنین ماهیتی الهی در آن تاریکی محض وجود داشت که او قادر به توصیفش نیست. با این حال در طول این سفر این پیام را دریافت میکرد: «چیزی برای ترسیدن وجود ندارد.» خانواده دکتر الکساندر از تغییرات او بعد از به هوش آمدن شوکه شده بودند. خواهرش میگوید در طول بهبودی معجزه آسایش، او مثل یک بودای کوچک رفتار میکرد، عمیقا به چشمان آنها نگاه میکرد و به همه میگفت «همه چیز خوب است»؛ چیزی که خودش اصلا به خاطر نمیآورد. این تجربیات، او را دوباره با ایمان از دست رفتهاش مواجه کرد. ایبن الکساندر پس از آنکه توسط یک خانواده به فرزندی پذیرفته شد، به عنوان یک متدیست بزرگ شد اما حین تحصیل در دانشگاه هاروارد، دین را زیر سوال برد، زیرا مطالعات علمیاش با آن در تضاد بود. هنگامی که تلاش کرد با والدین واقعیاش ملاقات کند و آنها از او دوری گزیدند آگنوستیک شد (کسی که معتقد است نمیتوان ثابت کرد خدا وجود دارد یا نه). اما درست پیش از سفر عجیبش دوباره به سمت والدینش رفت و این بار پذیرفته شد. او با خانواده بیولوژیکی اش ملاقات کرد و برای اولین بار والدینش را در آغوش گرفت. دکتر الکساندر متوجه شد که دین در مورد عشق بی قید و شرط است و میگوید: «موضوع فقط این نیست که هنگام مرگ چه اتفاقی میافتد بلکه مهمتر از همه انتخاب هایی است که هر روز برای رفتارمان با خود و دیگران میکنیم.»- 1 پاسخ
-
- 2
-
مدل هوش مصنوعی مترجم گوگل از ۱۰۰۰ زبان مختلف پشتیبانی میکند
قاتل لغت پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در علم و دانش
گوگل درحال توسعهی یک مدل مترجم زبان است که با بهره گرفتن از هوش مصنوعی، از ۱۰۰۰ زبان رایج دنیا پشتیبانی میکند. اگرچه این پروژه در مراحل اولیه قرار دارد اما گوگل معتقد است از مزایای آن در اکوسیستم محصولات خود بهره خواهد گرفت. گوگل از پروژهی بلندپروازانهی جدید خود برای توسعهی یک مدل مترجم زبان مبتنیبر هوش مصنوعی که از ۱۰۰۰ زبان پرمخاطب در سرتاسر جهان پشتیبانی میکند، خبر داده است. این شرکت بهعنوان اولین گام خود در مسیر ساخت مدل مذکور، یک مدل هوش مصنوعی را با بیشاز ۴۰۰ زبان آموزش داده است و آن را بهعنوان بزرگترین پوشش زبانی که امروزه در یک مدل گفتاری دیده میشود، توصیف میکند. زبان و هوش مصنوعی، همیشه در قلب محصولات گوگل قرار داشتهاند، اما پیشرفتهای اخیر در یادگیری ماشینی، بهخصوص توسعهی مدلهای زبان بزرگ یا LLM قدرتمند و چندمنظوره، تأکید جدیدی روی این حوزهها دارد. گوگل از مدتی قبل، ادغام مدلهای زبانی را در محصولاتی مثل سرویس جستجوی خود آغاز کرده است و مشکلات مربوط به عملکرد سیستمها را نیز برطرف میکند. مدلهای زبانی، نقصهایی دارند که ازجمله میتوان به تمایل به بازگرداندن سوگیریهای مضر اجتماعی مثل نژادپرستی و بیگانههراسی و ناتوانی در تجزیهی زبان براساس حساسیتهای انسانی اشاره کرد. شایانذکر است این شرکت محققان خود را پساز انتشار مقالاتی درمورد مشکلات مذکور، اخراج کرد. اگرچه مدلهای هوش مصنوعی، قادر به انجام کارهای مختلفی مثل تولید زبان (مثل GPT-3 OpenAI) تا ترجمه (مثل پروژهی No Language Left Behind متا) هستند، اما ابتکار گوگل برای پشتیبانی از ۱۰۰۰ زبان مختلف، روی عملکرد خاصی تمرکز ندارد و درعوض بر ایجاد یک سیستم واحد با وسعت زیاد برای زبانهای سرتاسر جهان، متمرکز است. زوبین قهرمانی، معاون ایرانی واحد تحقیقات هوش مصنوعی گوگل در گفتوگو با ورج اعلام کرد که این شرکت معتقد است ایجاد مدلی با این ابعاد بزرگ، باعث خواهد شد کارکردهای مختلف هوش مصنوعی، برای زبانهایی که در فضاهای آنلاین و مجموعه دادههای آموزشی هوش مصنوعی، حضور ضعیفی ندارند، آسانتر شود. او همچنین به زبانهایی که منابع زیادی از آنها وجود ندارد اشاره کرد. قهرمانی میگوید: یک مدل واحد که بسیاری از زبانهای مختلف را پوشش میدهد و روی آنها آموزش داده میشود، عملکرد بسیار بهتری برای زبانهایی که منابع کمی از آنها وجود دارد، ارائه خواهد داد. روش ما برای پشتیبانی از ۱۰۰۰ زبان مختلف، ساختن ۱۰۰۰ مدل مجزا نیست. زبانها مثل موجودات زنده هستند و از روی یکدیگر تکامل پیدا کردهاند؛ درنتیجه شباهتهایی میان آنها وجود دارد. بههرحال، زمانیکه دادههای یک زبان جدید را در مدل ۱۰۰۰ زبانی خود بگنجانیم و توانایی ترجمه از زبانهای مطرح به زبانی که منابع کمی از آن دردسترس است را داشته باشیم، قادر خواهیم بود به پیشرفتهای بسیار شگفتانگیزی دست یابیم. تحقیقات گذشته، اثربخشی این رویکرد را نشان داده است و مقیاس مدل برنامهریزیشدهی گوگل میتواند دستاوردهای درخورتوجهی نسبت به تلاشهای گذشته داشته باشد. چنین پروژههایی درمقیاس بزرگ، بهنوعی جاهطلبی شرکتهای فناوری برای تسلط بر تحقیقات هوش مصنوعی و استفاده از مزیتهای منحصربهفرد این شرکتها ازنظر دسترسی به حجم عظیمی از قدرت محاسباتی و دادههای آموزشی را نشان میدهند. متا نیز در این زمینه پروژهی مشابهی را برای ساخت یک مترجم جهانی گفتاری آغاز کرده است. بااینحال، دسترسی به دادهها هنگام آموزش مدلها برای بسیاری از زبانها، یک مشکل است و گوگل میگوید بهمنظور پشتیبانی از کار روی مدل ۱۰۰۰ زبانی، جمعآوری دادهها را برای زبانهای کممنبع، از ضبط صدا و متون نوشتاری، تأمین میکند. غول جستجوی اینترنت میگوید که هیچ برنامهی مستقیمی درمورد مکان استفاده از عملکرد مدل ۱۰۰۰ زبانی خود ندارد و فقط انتظار میرود در طیف وسیعی از محصولات این شرکت از سرویس مترجم متن گرفته تا زیرنویسهای یوتیوب و موارد دیگر، کاربرد داشته باشد. قهرمانی در بخش دیگری از توضیحات خود گفت: یکی از نکات واقعاً جالب درمورد مدلهای زبانی بزرگ و بهطور کلی، تحقیقات زبانی این است که آنها میتوانند بسیاری از وظایف مختلف را انجام دهند. همان مدل زبان میتواند دستورهای یک ربات را به کد تبدیل کند، میتواند مسائل ریاضی را حل یا زبانهای مختلف را ترجمه کند. ویژگیهای جالب درمورد مدلهای زبان این است که درحال تبدیلشدن به مخزن عظیمی از دانش هستند و با بررسی آنها به روشهای مختلف میتوانید بهبخشهای مختلف عملکردهای مفید، دست پیدا کنید. گوگل مدل ۱۰۰۰ زبانهی خود را برای محصولات جدید مبتنیبر هوش مصنوعی خود معرفی کرده است. این شرکت همچنین تحقیقات جدیدی را درمورد مدلهای تبدیل متن به ویدیو، نمونهی اولیهی دستیار داستاننویسی هوش مصنوعی بهنام Wordcraft و بهروزرسانی برنامهی AI Test Kitchen خود بهاشتراک گذاشت؛ برنامهای که امکان دسترسی محدود به مدلهای هوش مصنوعی این شرکت ازجمله موتور تبدیل متن به تصویر Imagen را برای کاربران فراهم میکند.- 1 پاسخ
-
- 1
-
ساخت نانورباتهایی از DNA که میتوانند به مبارزه با سرطان کمک کنند
قاتل لغت پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در پزشکی و سلامت
.این نانوربات دارورسان 20 هزار برابر کوچکتر از عرض یک موی انسان است و تاثیرات جانبی بسیار کمتری نسبت به روشهای مرسوم فعلی دارد. نانورباتهایی که میتوانند داروها و عوامل را دیگر وارد بدن کنند، سالهاست به عنوان یک روش بالقوه برای درمان سرطان مورد مطالعه و بررسی قرار گرفتهاند. حالا دانشمندان دانشگاه «مونترآل» (UdeM) کلاس جدیدی از انتقالدهندههای دارو از DNA ساختهاند که 20 هزار برابر کوچکتر از عرض موی انسان است و علاوه بر تاثیرگذاری بیشتر نسبت به روشهای فعلی درمان سرطان، عوارض جانبی بسیار کمتری هم به همراه دارند. محققان راهحل جدیدی برای درمان سرطان ارائه کردهاند. آنها حاملهای دارویی مبتنی بر DNA را توسعه دادهاند که توانایی انتقالدهندههای پروتئین موجود در موجودات زنده برای حفظ غلظت دقیق مولکولهای خاص بدن را شبیهسازی میکند. آزمایش انتقالدهنده دارو برای درمان سرطان این تیم دو حامل مبتنی بر DNA را توسعه دادند: یکی برای «کینین» که یک داروی ضد مالاریا است و دیگری برای «دوکسورابیسین»؛ دارویی که معمولا برای درمان سرطان سینه و سرطان خون استفاده میشود. برای نمایش اثربخشی نانوربات، محققان نشان دادند انتقالدهندهای که برای دوکسورابیسین توسعه یافته، میتواند دارو را تا 18 برابر بیشتر از روشهای فعلی در خون حفظ کند. همچنین از نفوذ دارو به اندامهای دیگر مانند قلب و ریهها جلوگیری میکند و همانطور که افزایش وزن طبیعی آنها نشان میدهد، موشها را سالمتر نگه میدارد. آنها نشان دادند که این انتقال دهندههای مصنوعی را میتوان به راحتی برنامهریزی کرد تا هرگونه غلظت خاصی از دارو را در بدن ارائه و حفظ کند. یکی دیگر از ویژگیهای هیجانانگیز این نانورباتهای حمل کننده، این است که میتوان از آنها به عنوان مخزن دارو برای به حداقل رساندن دوز استفاده کرد و آنها را به قسمتهای خاصی از بدن هدایت کرد که این امر به طور موثری عوارض جانبی دارو را کاهش میدهد. روشهای درمان سرطان فعلی معمولا به بیماران آسیب وارد میکنند. شیمیدرمانیها در حین انفجار تومورها، ناگزیر به سلولهای سالم اطراف آن نیز ضربه میزنند که این امر عوارض جانبی بیشماری بهوجود میآورد. همچنین دوزهای زیادی از یک دارو در فواصل زمانی منظم به بیماران داده میشود. استفاده از یک نانوربات باعث میشود تا علاوه بر رسیدن دارو به هدف مورد نظر، این مشکلات و آسیبها وجود نداشته باشند. آنها همچنین میتوانند مستقیما به سمت یک تومور حرکت کنند و بهطور هوشمندانهای محموله درمانی را درست در جایی که نیاز است و بدون هیچ آسیب جانبی، مستقر کنند. در آینده، این تیم قصد دارد مطالعات بالینی را برای تایید اکتشاف خود انجام دهد. همچنین از آنجایی که نانو انتقالدهنده دوکسورابیسین میتواند دارو را در گردش خون حفظ کند، میتواند برای درمان سرطان خون ایدهآل باشد. همچنین این حاملها را میتوان به گونهای طراحی کرد که طیف وسیعی از مولکولهای درمانی را به بدن بیماران تحویل دهند. -
up
- 34 پاسخ
-
- بازی مافیا
- میهن چت
-
(و 2 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :
-
ستارهشناسان نزدیکترین سیاهچاله به زمین را کشف کردند
قاتل لغت پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در هوافضا و نجوم
این سیاهچاله Gaia BH1 نام دارد و در فاصله 1600 سال نوری از سیاره زمین در صورت فلکی Ophiuchus مستقر شده است. سیاهچالهها بسیار جذاب و قدرتمند هستند و به دلیل کششهای گرانشی بسیار قوی خود شناخته میشوند که نور نیز نمیتواند از آن فرار کند. حالا دانشمندان نزدیکترین سیاهچاله به زمین را کشف کردهاند که Gaia BH1 نام دارد. یک سیاهچاله خفته است که 10 برابر جرم بیشتری از خورشید ما دارد و در فاصله 1600 سال نوری از سیاره زمین در صورت فلکی Ophiuchus (مارافسای) قرار گرفته است. تیمی که این سیاهچاله را کشف کرده میگوید سه برابر نسبت به گزینه قبلی نزدیک به زمین یعنی سیاهچالهای که در صورت فلکی تکشاخ (Monoceros) قرار دارد، نزدیکتر است. Gaia BH1 به قدری به ما نزدیک است که مرکز نجوم NOIRLab بنیاد ملی علوم گفته آن در «حیاط خلوت کیهانی ما» قرار دارد. مراحل کشف نزدیکترین سیاهچاله به زمین همهچیز با رصدخانه فضایی گایا آژانس فضایی اروپا شروع شد که در حال فهرستبندی ستارگان کهکشان راه شیری ما است. محققان در جستجوی دادههای آن، ستارهای بسیار شبیه به خورشید را مشاهده کردند که تکانهای مشخصی دارد که این امر نشان میدهد چیزی به دور آن در حال چرخش است. سپس محققان با بررسی دقیق ستاره و چیزی که به دور آن میچرخد توسط تلسکوپ جمنای (Gemini North)، متوجه این سیاهچاله خفته شدند. «کریم البدری»، اخترفیزیکدان در بیانیه NOIRLab گفت: «در حالی که تاکنون ادعاهای زیادی درباره شناسایی سیستمهایی مانند این وجود داشته است، تقریبا تمام آنها رد شدهاند. این اولین کشف بدون ابهام از ستارهای شبیه به خورشید در مداری گسترده به دور سیاهچالهای با جرم ستارهای در کهکشان ما است.» سیاهچالههای خفته را به سختی میتوان تشخیص داد، زیرا آنها فوارههای کیهانی زیادی ایجاد نمیکنند. «تینکه روگیرز»، عضو تیم گایا توضیح میدهد که آنها فقط با توانایی آن برای دیدن موقعیت ستاره (که به دور آن میچرخد) با دقت بالایی، توانستند سیاهچاله را پیدا کنند. سیاهچالههایی مانند این از فروپاشی ستارگان پرجرم تشکیل میشوند، بنابراین Gaia BH1 و ستاره همراهش یک سیستم دوتایی را تشکیل میدهند. البته شکلگیری و تکامل این سیستم هنوز مشخص نشده است. روگیرز این سیاهچاله را «کاملا خاص» توصیف کرد و گفت: «این سیاهچاله با تمام موارد شناخته شده دیگر متفاوت است و توضیح وجود آن با مدلهای تکامل استاندارد فعلی دشوار است.»- 1 پاسخ
-
- 2
-
علیرغم همه ی پیشرفت هایی که علم تاکنون داشته، هنوز اندام های جدیدی در بدن انسان کشف می شود، مثل اندام های تولیدکننده ی بزاق دهان که به تازگی یافت شده اند. ویژگی های بدنی متعددی هست که تنها تعداد معدودی از افراد از آن ها برخوردارند، امری که منحصر به فرد بودن بدن ما را ثابت می کند. ۱- زبان کوچک شکاف دار به آن تکه گوشتی که در انتهای حلق ما آویزان است، زبان کوچک گفته می شود و وظیفه ی مهمی برعهده دارد که کمک به خوردن و آشامیدن است. با این حال، زبان کوچک ۲ درصد از مردم دنیا در اتفاقی نادر، شکاف دار یا دو شاخه است. این ویژگی اغلب ارثی است و می تواند باعث دشوار شدن بلع و تکلم شود. در موارد شدید، توصیه به انجام درمان یا عمل می شود. ۲- پرزهای چشایی بیشتر برخی افراد با تعداد پرزهای چشایی بیشتری نسبت به سایرین متولد می شوند که به آن ها سوپر تیستر یا اَبَر چشنده می گویند. کسانی که از این توانایی برخوردارند به مزه های تلخ در مواد غذایی مانند قهوه، شکلات، کلم بروکلی و غیره، حساس اند. نزدیک به ۲۵ درصد از افراد با این ویژگی متولد می شوند و احتمال برخورداری از این ویژگی در زنان بیشتر از مردان است. ۳- انگشتان بی ناخن تصور انگشتان دست ها و پاهایمان بدون ناخن ترسناک است، اما برخی افراد اینگونه متولد می شوند. آنونشیای مادرزادی، یک مشکل نادر است که باعث می شود فرد بدون ناخن هم در دست ها و هم در پاها متولد شود. با این حال، این مشکل تأثیری بر سلامت فرد ندارد و گاهی تنها بعضی انگشتان دست یا پا ناخن ندارند. ۴- استخوان های غیر قابل شکستن تعداد بسیار اندکی از افراد استخوان های به شدت متراکمی دارند. این جهش ژنتیکی در سال ۱۹۹۴ کشف شد، زمانی که یک مرد بدون هیچ آسیبی از یک تصادف رانندگی نجات یافت. استخوان های افراد برخوردار از این ویژگی، در برابر شکستگی مقاوم اند و حتی امکان جایگزینی مواد معدنی قدیمی درون استخوان های آن ها و طراحی مجددشان وجود دارد. ۵- سوراخ کوچک نزدیک گوش یک ویژگی عجیب که برخی مردم از آن برخوردارند، سوراخ کوچکی است که در نزدیکی گوش آن ها قرار دارد. این سوراخ که به آن سینوس جلوی گوش یا سوراخ ریز مادرزادی گوش گفته می شود، در اغلب موارد بی ضرر است و هیچ کاربرد خاصی ندارد. ۶- دیدن رنگ های بیشتر کسانی که به تتراکرومی دچارند، از ویژگی نادر دیدن رنگ های بیشتر برخوردارند. در درون چشم های همه ی ما گیرنده های نوری ای وجود دارد که در دیدن نور و رنگ ها به ما کمک می کنند. یک فرد معمولی می تواند از طریق ۳ گیرنده ی نوری رنگ ها را ببیند، مثل آبی، سبز و قرمز. اما کسانی که از این ویژگی برخوردارند، می توانند از طریق ۴ گیرنده ی نوری ببینند. احتمال برخورداری از این ویژگی در زنان بیشتر است و نزدیک به ۱۲ درصد آن ها این ویژگی را دارند. ۷- بدبویی مداوم بدن بدبویی مداوم بدن که به آن سندرم بوی ماهی یا تری متیل آمینوری هم گفته می شود، یک مشکل نادر است که تنها حدود ۱۰۰ مورد از آن به ثبت رسیده است. بدن انسان حاوی ماده ای شیمیایی به نام تری متیل آمین است که بویی ماهی مانند دارد. این ماده شیمیایی در فرآیند سوخت و ساز بدن یک فرد معمولی به راحتی پردازش می شود، اما بدن بعضی افراد این توانایی را ندارد. در نتیجه، این ماده شیمیایی در بدن آن ها انباشته می شود و بویی ماهی مانند از طریق عرق یا نفس آن ها متصاعد می کند. ۸- پرمویی گرچه در فیلم ها و قصه ها درباره ی گرگینه ها شنیده ایم، اما یک مشکل پزشکی هست که شما را به این باور می رساند که این موجودات واقعاً وجود دارند. پرمویی که به آن سندرم گرگینه هم می گویند، رشد افراطی مو در سرتاسر بدن است. این مشکل به قدری نادر است که تنها ۵۰ مورد از آن به ثبت رسیده است. علت بروز این مشکل روشن نیست اما عمدتاً ارثی است و می تواند از بدو تولد وجود داشته باشد.
-
مطالعه جدید: خواب بیکیفیت میتواند باعث نابینایی شود
قاتل لغت پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در گفتگوی آزاد
دانشمندان با بررسی دادههای مربوط به اختلالات خواب، متوجه شدند که ارتباطی بین کیفیت پایین خواب و اختلالات بینایی وجود دارد. مطالعه انجام شده براساس دادههای بیوبانک بریتانیا نشان میدهد خواب بیکیفیت میتواند منجر به افزایش خطر ابتلا به بیماری چشمی آبسیاه یا گلوکوم و از دست دادن بینایی بازگشتناپذیر شود. بی خوابی، خواب زیاد یا خواب کم، خوابآلودگی طی روز و حتی خروپف کردن از اختلالات خواب به شمار میروند و محققان افرادی با چنین مشکلاتی را مورد توجه قرار دادند. خواب کمتر از 7 ساعت و بیشتر از 9 ساعت در این مطالعه جزو اختلالات خواب به شمار میرود. حتی افرادی که شبها نمیتوانند بخوابند ولی طی روز نیاز به خواب خود را جبران میکنند نیز از نظر خوابیدن طبیعی به شمار نمیروند. افرادی که طی شب بارها از خواب میپرند یا به دلیل درست نخوابیدن طی شب، روز خوابآلود هستند نیز، خواب بیکیفیتی را تجربه میکنند. نتایج این مطالعه در نشریه BMJ Open منتشر شده است. معمولا افرادی که شبها، خواب با کیفیت پایینی را تجربه میکنند، طی روز چشمهای خوابآلود و پفکردهای دارند. حالا تحقیقات جدید نشان میدهد خواب بیکیفیت حتی میتواند تاثیرات دیگری روی چشم داشته باشد تا جایی که حتی خطر ابتلا به کاهش بینایی برنگشت ناپذیر و آبسیاه را نیز افزایش میدهد. ارتباط بین خواب بیکیفیت و نابینایی این یافتهها نشان میدهد خوابدرمانی یکی از موضوعات مهمی است که باید به آن توجه شود. گلوکوم یا آب سیاه، یکی از عوامل اصلی نابینایی است و به نظر میرسد تا سال 2040 حدود 112 میلیون نفر در سراسر جهان به این بیماری گرفتار شوند. با از دست دادن تدریجی سلولهای حساس به نور در چشم و آسیب عصب بینایی، مشکلاتی در بینایی رخ میدهد و اگر چنین مشکلاتی برطرف نشوند، حتی میتوانند باعث کوری فرد شود. در نتیجه انجام چنین مطالعاتی میتواند در غربالگری بیمارانی که احتمال میرود به چنین بیماریهایی دچار شوند، کمک میکند و کمخوابی به عنوان یکی از عوامل مهم در شناسایی چنین افرادی حایز اهمیت میشود. محققان در این مطالعه، خطر ابتلا به گلوکوم را در میان افرادی که خواب باکیفیتی نداشتند مورد بررسی قرار دادند. آنها از 409053 داوطلب شرکت کننده در دادههای Biobank بریتانیا استفاده کردند که همه آنها بین سالهای 2006-2010 حدود سن 40 تا 69 سال داشتند و اطلاعاتی در مورد رفتارهای خواب خود ارائه کرده بودند. دانشمندان با بررسی دادههای مربوط به اختلالات خواب گروه تحت مطالعه، متوجه شدند که ارتباطی بین کیفیت پایین خواب و اختلالات بینایی وجود دارد. -
دستاورد جدید دانشمندان: ساخت مادهای مشابه پلاستیک اما با خصوصیات فلز
قاتل لغت پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در زمین و زیست شناسی
با وجود این ماده، میتوان انتظار داشت که در آینده لوازم الکترونیکی با اشکال مختلف و بدون محدودیت تولید کرد. دانشمندان یک ماده کاملا جدید ایجاد کردهاند که مانند پلاستیک ساخته میشود، اما مانند یک فلز الکتریسیته را هدایت میکند و رسانا است. به گفته محققان، این کشف میتواند به نوع جدیدی از پیشرفتها منجر شود. «جان اندرسون»، دانشیار شیمی دانشگاه شیکاگو و محقق اصلی این مطالعه در بیانیهای گفت: «در اصل، این امر باعث طراحی و ساخت نوع کاملا جدیدی از مواد میشود که جریان الکتریسیته را هدایت میکنند، به راحتی شکل میگیرند و در شرایط روزمره بسیار مقاوم هستند.» دانشمندان تاکنون مواد رسانا مختلفی ایجاد کردهاند و تفاوتهای بین آنها چیزی است که به ما اجازه میدهد دستگاههای الکترونیکی متفاوتی را بسازیم که در شرایط مختلف کار میکنند. اما با وجود تمام این تفاوتها، مواد رسانا شباهتهایی با یکدیگر دارند. آنها از اتمها یا مولکولهایی تشکیل شدهاند که در خطوط مستقیم و متراکمی قرار دارند که به عقیده دانشمندان برای اطمینان از اینکه میتوانند بهطور موثر الکتریسیته را هدایت کنند، لازم است. در مطالعه جدید، دانشمندان میگویند که نوع جدیدی از مواد را ایجاد کردهاند که مواد تشکیلدهنده آن به هم ریخته شدهاند. با این حال، ماده جدید همچنان هم قادر است تا الکتریسیته را به خوبی هدایت کند. خمیربازی رسانا! به گفته محققان، این ماده جدید میتواند در برابر خم شدن، له شدن و شکلگیری اشکال مختلف مقاومت کند. سازندگان آن را به «خمیربازی رسانا» تشبیه کردهاند، زیرا میتوان آن را به روشهای مختلفی شکل داد و همچنان جریان برق را هدایت کرد. در آینده میتوان انتظار داشت که با وجود این ماده، بتوان وسایل الکترونیکی را به شکلهای جدیدی ساخت. در واقع این کشف برخلاف تمام قوانینی است که تاکنون درباره مواد رسانا میدانستیم. مواد رسانا برای ساخت دستگاههای الکترونیکی، مانند آیفون، پنل خورشیدی یا تلویزیون ضروری هستند. قدیمیترین و بزرگترین گروه مواد رسانا، فلزات هستند مانند مس، طلا، آلومینیوم. سپس، دانشمندان حدود 50 سال پیش توانستند با استفاده از یک تکنیک شیمیایی به نام «آلایش» از مواد آلی، مواد رسانا بسازند. هرچند این مواد نسبت به فلزات سنتی انعطافپذیرتر هستند و پردازش آنها آسانتر است، اما خیلی پایدار نیستند. در واقع هنگامی که آنها در معرض رطوبت یا دمای خیلی زیاد قرار میگیرند، رسانایی خود را از دست میدهند. با این حال، ماده جدید چنین محدودیتی ندارد، زیرا میتوان آن را در دمای اتاق ساخت. -
۱۰ فیلم علمی تخیلی که در آن انسان ها در نقش شرور به موجودات فرازمینی حمله می کنند
قاتل لغت پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در سینما و تلویزیون
ژانر علمی تخیلی بر پایه ایده ماشین های دارای احساس، شکل های حیات فرازمینی یا ترکیبی از این دو شکل گرفته است. اغلب اوقات، این موجودات عجیب و غریب به شکل پیش فرض نقش دشمن را دارند. این موجودات بیگانه همواره ربات ها مهاجم و از کنترل خارج شده ای هستند که برای از بین بردن زندگی ارگانیک به زمین حمله می کنند. فیلم هایی شبیه Independence Day شواهدی کلاسیک بر این مدع به شمار می آیند. اما هرازگاهی، همه چیز برعکس می شود و این زمینی ها هستند که نقش شرور را بر عهده می گیرند. چه خیلی ساده و از طریق بی اعتمادی به چیزهای متفاوت باشد و چه یک شخصیت شرور کلیشه ایمحبوب، بشریت اغلب اوقات راهی برای آسیب بیشتر رساندن در مقایسه با موجودات سبز رنگ ترسناک و کامپیوترهای سخنگو می یابد. به عنوان شهروندان عصری تکنولوژی محور، جایی که ماجراهای علمی تخیلی و واقعیت های علمی گاهی با هم همپوشانی پیدا می کنند، فیلم های اینچنینی در مورد مفاهیم زندگی واقعی در میان ستارگان چه می گویند؟ ۱۰ فیلم علمی تخیلی که در ادامه به آن ها اشاره خواهیم کرد نمونه هایی از زمانی هستند که انسان ها نه رفقای مثبت و بی گناه بلکه شخصیت های شرور داستان هستند. ۱- The Matrix (1999) در همان ابتدا باید کمی توضیح دهیم. همانطور که مورفیوس گفت، رویکرد بیرحمانه انسان نسبت به ماشین های دارای احساسی که خودشان خلق کرده بودند باعث طغیان آن ها شد و در نهایت جنگ بین گوشت و فلز را در پی داشت. از آنجایی که The Matrix از نقطه نظر انسان ها روایت می شود، ضرورتاً تمام تصویر این درگیری را نمی بینید که شاید عمداً توسط مورفیوس به این شکل نقل شده باشد تا نئو را ترغیب به کمک به خودش نماید. در واقع، ماشین های این فیلم می خواستند بدون اینکه شبیه برده با آن ها رفتار شود به موجودیت خود ادامه دهند. نسل انسان اما برای پیروزی دست به آخرین قمار خود زد؛ اتمسفر را از بین برده و بدین ترتیب پایان خود را رقم زد. در حالی که ماشین ها می توانستند در این نقطه از داستان به سادگی انسان ها را از بین ببرند، اما به بشریت اجازه دادند که در داخل یک واقعیت مجازی به زندگی خود ادامه دهند، همان چیزی که با نام ماتریکس شناخته می شود، تا بدین شکل بقای هر دو گروه تضمین شود. از این رو تنها وقتی که مورفیوس تهدید می کند این شرایط را تغییر دهد که باعث می شود ماشین ها دست به خشونت و دشمنی با بشریت بزنند. این دیدگاه نور تازه ای به جنگ مقدس بین انسان ها و ماشین های در فیلم های The Matrix می اندازد. ۹- Jurassic Park (1993) یک پارک سرگرمی در جزیره ای دوردست که ساکنان آن دایناسورهای بازسازی شده ژنتیکی و غول پیکر است، از جمله مرگبارترین دایناسورهای گوشتخوار. چه کسی فکر می کند این ایده خوبی است؟ چرا ما انسان های نادان! برخی از این افراد، مانند جان هاموند مهربان، به شکل خنده داری ساده لوح هستند. برخی دیگر از همان ابتدا حرص پول در چشم هایشان برق می زند و سعی دارند از این پیشرفت علمی قابل توجه، علیرغم تمام خطراتش، برای سود خود استفاده می کنند. این موضوع بیش از هر کسی در مورد برنامه نویس کامپیوتری اصلی فیلمJurassic Park (1993) یعنی دنیس ندری صدق می کند. با دریافت رشوه از یکی از رقبای هاموند، ندری سیستم امنیت جزیره را غیرفعال کرده تا تعدادی از نوزادان باارزش دایناسورها را سرقت ببرد و و بدین ترتیب است که یک تیرانوسوروس واقعی آزاد می شود. در مسیر خارج شدن از پارک، بارش سنگین باران باعث تصادف خودرو شده و او توسط یک دایناسور زهرآگین کشته می شود. این فیلم یک نمونه کلاسیک از طمع انسانی است که در نهایت مرگی هولناک را تجربه می کند زیرا تنها چیزی که دایناسورها می خواستند یک غذای خوشمزه و کافی بود و نه کشتار انسان ها. ۸- Escape From The Planet Of The Apes (1971) در شرایطی که قلب اکثر داستان های علمی تخیلی به بی اعتمادی ختم می شود، این موضوع به رابطه آشنای «ما در مقابل آن ها» بین انسان ها و هر هویت غیرانسانی ظاهراً خطرناک دیگری منجر می شود. اگر چه راه اندازی مجدد سه گانه اخیر Planet of the Apes به وضوح چنین تصویری ارائه می دهد اما نسخه اورجینال سال ۱۹۷۱ با نام Escape From the Planet of the Apes تصویر متفاوتی ارائه می کند. دو میمون به نام های زیرا و کورنلیوس، به صورت تصادفی در زمان عقب برده می شوند وقتی انفجاری در زمین باعث ایجاد دریچه ای در زمان می شود. در سیاره ای که اکنون سالم است، این دو میمون شبیه سلبریتی ها هستند و در شرایطی که همه جهان با آغوش باز از آن ها استقبال می کنند برخی رفتاری متفاوت نسبت به آن ها دارند. دکتر اوتو هاسلین، مشاور علمی رییس جمهور، اطلاعاتی را از این میمون ها در مورد دنیای آینده ای که از آن آمده و میمون ها در آن حاکمیت دارند کسب می کند و از ترس نابودی نژاد انسانی دستور می دهد که دوره بارداری زیرا به اجبار به پایان رسیده و فرزند او کشته شود. از آن به بعد، اوضاع برای میمون ها از بد به بدتر تبدیل می شود و در آخرین قسمت فیلم، هم زیرا و هم کورنلیوس کشته می شوند، اگر چه نوزاد آن ها زنده می ماند. این فیلم تمثیلی بی نقص از ترس نژاد انسان از ناشناخته است، آن ها از آینده ای مطلع می شوند که دیگر سلطان زمین نیستند و نمی توانند اجازه دهند چنین اتفاقی رخ دهد. ۷- Frankenstein (1931) همه در مورد هیولای فرانکشتاین چیزهایی می دانند، از ظاهر ترسناک تا سر صاف و میخ هایی که در گردنش کار گذاشته شده است. دکتر هنری فرانکشتاین به شکل وسواس گونه در تلاش برای ساخت بدنی زنده است، تا جایی که تصمیم می گیرد از اعضای بدن جسدهایی که به تازگی فوت شده و به سرقت رفته اند برای این کار استفاده کند. او با دوختن این اعضای بدن به یکدیگر، و کامل کردن آن با مغز انسان، یک هیولا خلق می کند که در جریان یک رعد و برق تصادفی در حین طوفان زنده می شود. اما این موجود هیولا نیست و رفتارهای کودکانه این موجود به خوبی این موضوع را نشان می دهند. او نمی خواسته آفریده شود و خشونتی که در طول فیلم نشان می دهد کاملاً از روی ترس است. حتی در شرایطی که گروهی انسان شرور با شعله و چنگال او را دنبال می کنند، تنها کاری که او می خواهد بکند این است که کسی کارش نداشته باشد تا به زندگی ناخوشایندش پایان دهد یا هر شبه زندگی که می تواند را در آرامش دنبال کند. همانند شخصیت جان هاموند در پارک ژوراسیک، بزرگ ترین شخصیت شرور فرانکشتاین نیز ساده لوحی اوست. چطور او به این نکته فکر نکرده که نقش خدا را بازی کرده می تواند به یک تراژدی هولناک تبدیل شود. هیولای واقعی اینجا کیست؟ ۶- E.T. The Extra-Terrestrial (1982) حتی در فیلمی سرگرم کننده و به شدت دلگرم کننده مانند E.T. The Extra-Terrestrial نیز می توان شرط بست که یک نفر بالاخره از راه خواهد رسیده و همه لذت داستان را از بین خواهد برد. وقتی ای. تی. درمانده و بیگانه در روی کره زمین گم می شود، به صورت اتفاقی با یک خانواده ساکن خانه ای در حاشیه شهر روبرو می شود که پسر ده ساله شان، الیوت، رابطه ای دوستانه را با او شکل می دهد. آن ها می توانند احساسات یکدیگر را حس رده و به محیط اطرافشان واکنش نشان دهند و بدین ترتیب ارتباط عاطفی عمیقی بین پسرک و موجود فضایی ایجاد می شود. البته که هیچ وقت یک موجود فرازمینی نمی تواند به گشت و گذار در خیابان ها بپردازد بدون این که مردان سیاه پوش به دنبالش باشند. در شرایطی که حضور درازمدت ای تی روی زمین باعث می شود وی به شدت بیمار شود (موضوعی که همزمان الیوت را نیز تحت تاثیر قرار دهد)، مردی به نام کیز نیروهایش را به خانه آن ها می فرستد تا موجود فضایی در حال مرگ را نزد او ببرند. الیوت و ای تی بعد از فرار از مرگ موفق می شوند به کمک قدرت ضد جاذبه ای موجود فضایی از دست تعقیب کنندگانشان فرار کنند. تمام رفتارهای موجود فضایی نشان می دهد که او قصد آسیب زدن به انسان ها را ندارد و اگر دولت برای بررسی کردن این موضوع وقت می گذاشت، بدون شک می شد از بسیاری از دردسرهایی که در طول فیلم می بینیم جلوگیری کرد. ۵- The Day The Earth Stood Still (1951) این فیلم علمی تخیلی متعلق به دهه ۵۰ شاید بارزترین مثال ترس و عدم سازش انسان است. گاهی اوقات موجودات فضایی برای نابودی انسان ها به زمین نمی آیند و در واقع برای نجات انسان از دست خودش به سراغمان می آیند. کلاتو، موجودی فضایی که ظاهری شبیه انسان داشته و بسیار شبیه انسان نیز رفتار می کند با همراه رباتش، گورت، به زمین می آید تا پیامی را به نژاد انسان برساند. سفینه او به سرعت توسط خودروهای نظامی زمینی ها محاصره می شود و وقتی کلاتو هدیه ای کوچک به رییس جمهور ایالات متحده تقدیم می کند، یک سرباز آمریکایی به خیال اینکه او تهدیدی برای رییس جمهور است به او شلیک می کند. و البته این تنها نوک کوه یخ شرارت انسان در فیلم The Day The Earth Stood Still است. بعد از بهبودی، کلاتو نزد پروفسور بارنهارت برده می شود که بعد از اینکه به او گفته می شود با دیده تردید به پیام کلاتو نگاه کند، از او می خواهد که قدرتش را نشان دهد. کلاتو با غیرفعال کردن تمامی نیروی برق غیراضطراری زمین قدرت خود را نشان می دهد که به سرعت به عنوان اعلان جنگ تفسیر شده و توسط انسان ها کشته می شود. کلاتو که برای مدت کوتاهی زنده است، در حال مرگ پیامش را فاش می کند: «انتخاب شما ساده است: یا به ما بپیوندید و در آرامش زندگی کنید یا مسیر کنونی تان را ادامه دهید و با نابودی مواجه شوید. همه ما منتظر پاسخ شما هستیم». به عبارت دیگر تمام کاری که او می خواست بکند کمک به انسان ها برای جلوگیری از تداوم راه منتهی به نابودی بشریت بود. در واقع او با مرگ خود این پیام را به انسان ها می رساند تا بهتر درکش کنند. ۴- Alien (1979) بله بله یک شکارچی فرازمینی خطرناک سوار بر کشتی است که آرام آرام خدمه را به کنترل خود درآورده و برای تخم گذاری در آن ها آویزان می کند اما آیا دشمن واقعی آن ها هستند؟ نه! سفینه فضایی میلیارد دلاری نوسترومو توسط کامپیوتری به نام مادر کنترل می شود که رابط بین خدمه با روسایشان، کمچانی ویلند-یوتانی است. در شرایطی که موجود فضایی در تاریکی پرسه زده و یک به یک خدمه را می رباید، افسر الن ریپلی بعد از مرگ کاپیتان سفینه، کنترل کامپیوتر مادر را به دست می گیرد و آنجاست که با واقعیتی هولناک روبرو می شود. کمپانی مذکور به افسر علمی سفینه به نام اَش که در ادامه مشخص می شود خود یک ربات است، دستور داده تا این موجود فضایی ترسناک را دستگیر کرده و به زمین برگرداند و از همان ابتدا خدمه برای مردن فرستاده شده اند. به وضوح، آن ها اهمیتی به زندگی انسان ها نمی دهند، به ویژه وقتی این خطر را می پذیرند که یک هیولای مرگبار با خونی اسیدی را به یک اکوسیستم زمینی بیاورند تا مقداری پول به جیب بزنند. در دنبال های Alien، طمع این کمپانی بیش از پیش مورد بررسی قرار می گیرد که بار دیگر نشان می دهد آن ها برای دستگیری یک زنومورف ترسناک حاضرند هر چیزی را قربانی کنند. ۳- Blade Runner (1982) در مورد این فیلم علمی تخیلی کالت کلاسیک تعمق برانگیز که در سال ۱۹۸۲ ساخته شد، پدیده «ما در مقابل آن ها» بسیار خنده دار به نظر می رسد. اولاً اینکه «دیگران»ی که انسان ها علیه آن ها می جنگند کاملاً ساخته و پرداخته دست انسان ها هستند و دوماً اینکه در هیچ مرحله ای از وجودشان، این موجودات تنها یک سری ماشین بی احساس و فلزی نبوده اند. آدم مصنوعی های موسوم به رپلیکنت که از همه لحاظ شبیه انسان بوده و تنها از لحاظ عاطفی با انسان تفاوت دارند، در دوران روایت فیلم به خاطر شورش خشونت بارشان در گذشته، دیگر غیرقانونی هستند. وقتی شش آدم مصنوعی از نوع نکسوس-۶ به نحوی راه خود را به زمین پیدا می کنند، یک بلید رانر به نام ریک دکارد که در واقع جایزه بگیری با مجوز پلیس است مامور می شود تا آن ها را پیدا کرده و از بین ببرد. به عنوان تدبیری برای جلوگیری از اتفاقات خطرناک، طول عمر انسان های مصنوعی نکسوس-۶ تنها چهار سال است که باعث می شود آنقدر یاد نگیرند که به طور کامل مستقل و خودکار شوند. اما تعدادی از آن ها توانسته اند خودکار و مستقل شده و به رهبری یک انسان مصنوعی دیگر به نام روی بتی، می خواهند به هر ترتیبی که شده راهی برای طول عمری طولانی تر پیدا کنند. البته که آن ها برای درمان عمر کوتاهشان دست به خشونت می زنند اما چه انتخاب دیگری دارند؟ بشریت مانند حیوان دست به شکار آن ها زده به خاطر اتفاقی که انسان های مصنوعی هیچ دخالتی در آن نداشته اند. آن ها اکنون در این مرحله از تکاملشان می توانند بخندند، گریه کنند، عاشق شوند و حتی خونریزی داشته باشند و بدین ترتیب تفاوت بین شکار و شکارچی چیست؟ ۲- District 9 (2009) فیلم District 9 ساخته نیل بلوکمپ در سال ۲۰۰۹ داستان یک نسخه متفاوت از شهر ژوهانسبورگ را روایت می کند که در آن در دهه ۱۹۸۰ یک سفینه فضایی مملو از موجودات فضایی شبیه ماهی کشف می شوند و به یک کمپ پناهجویان به نام منطقه ۹ برده می شوند و به مدت ۲۰ سال در آنجا نگهداری شده و از انسان ها دور می مانند. این به اصطلاح «میگوها»، موجوداتی صلح جو و آرام هستند اگر چه انسان ها با دیده تنفر و تحقیر به آن ها نگاه می کنند و دولت آفریقای جنوبی نیز به چشم شهروندان درجه دوم با آن ها رفتار می کند. در جریان ماموریتی برای انتقال آن ها به کمپی دیگر، یک کارمند غیردولتی به نام ویکوس ون در مرو با سوخت یکی از این موجودات فضایی تماس دارد و این موضوع باعث می شود که رفته رفته به یک میگو شبیه آن ها تبدیل شود. علیرغم تمام همدردی که از این کمپانی علمی تخیلی انتظار دارید، این کمپانی غیردولتی تصمیم می گیرد از توانایی ویکوس در استفاده از تکنولوژی موجودات فضایی نهایت استفاده را ببرد، پیش از اینکه دیگر استفاده ای برایشان نداشته باشد و این استفاده تنها از طریق کشتن و تشریح کردن بدن او ممکن است. در شرایطی که بدن او با سرعت در حال تغییر است، ویکوس فرار کرده و همراه با دیگر موجودات فضایی علیه همکاران سابقش وارد درگیری می شود. در اینجا به وضوح می بینیم که انسان ها شخصیت های شرور داستان هستند. میگوها به زاغه های فقیرنشین برده می شوند، علیرغم اینکه به شدت باهوش بوده و به وضوح پیشرفته تر از زندانبانانشان هستند. و حتی ویکوس نیز اگر چه بعدها نظرش عوض می شود اما در این به بند کشیدن موجودات ماهی شکل دخالت داشته است. اگر تبدیل شدنش به یک میگو اتفاق نمی افتاد آیا نظر ویکوس در مورد این موجودات فضایی تغییر می کرد؟ بعید می دانیم! ۱- Avatar (2009) به خاطر بی توجهی سینمایی باشکوهش به ظرافت، هیچ جای تردیدی نبود که Avatar جایی در این فهرست دارد. به استثنای تعدادی انگشت شمار، انسان های دنیای فیلم آواتار هیچ ذره ای از مهربانی و انسانیت در خود ندارند و هدفشان از کشتاری که در حال وقوع است تنها دسترسی به منابع غنی یک ماده بسیار مهم است. سرهنگ مایلز کواریچ که یکی از افراد مهم در سیاره پاندورا است، به یک نیروی ویژه سابق به نام جیک سالی دستور می دهد تا با استفاده از جسم مصنوعی که آواتار نامیده می شود، عقل و قلب مردمان ناوی را تسخیر کند. او در قالب یک ناوی، اعتماد قبیله ناوی ها را بدست آورده اما نمی تواند آن ها را ترغیب به ترک خانه هایشان کند، آن چیزی که از همان ابتدا ماموریتش بوده است. در نتیجه، کواریچ یک حمله تمام عیار را علیه خانه درختی ناوی ها آغاز کرده و آن ها را به زور وادار به تخلیه می کند. جیک همراه با قبیله ناوی ها و گروهی از دانشمندان، ضد حمله ای را طراحی می کند که به یک جنگ تمام عیار با پاندورا منجر می شود. اینجا دیگر چیز زیادی لازم نیست بگوییم زیرا همه چیز مشخص است. برای کواریچ و مردانش، ناوی ها تنها گروهی حشره هستند که مانع آن ها در رسیدن به چیزی که می خواهند شده اند و اگر بدست آوردن این منبع غنی از ماده ای کمیاب به معنای له کردن تمام این جماعت و کشتن تک تک آن هاست، اهمیتی ندارد. این بار اما تماشاگر به وضوح با موجودات آبی همدردی و همنوایی می کند. -
سنت ها و رسومات یک حس تعلق در ما ایجاد می کنند و دلیل بسیار خوبی برای نزدیک تر شدن مان به خانواده و دوستان خود و جامعه ای که در آن زندگی می کنیم، هستند. شاید به همین خاطر باشد که مردم کماکان به اجرای آن ها ادامه می دهند و عجیب یا از مد افتاده بودن این آداب و رسوم از نظر مردم دیگر دنیا برایشان مهم نیست. به علاوه، آگاهی از سنت ها ما را به گذشته نزدیک تر می کند. و با نگاه به گذشته است که می توان به سمت آینده قدم برداشت و شخصیت و هویت خود را ساخت. در ادامه با تعدادی از آداب و رسوم عجیب کشورهای مختلف دنیا آشنا خواهیم شد. ۱- در یونان، پدر و مادرها دندان افتاده ی کودک خود را روی پشت بام می اندازند در آمریکا، بچه های کوچک دندان های افتاده ی خود را زیر بالش نگه می دارند تا پَری دندان آن ها را با خود ببرد اما در یونان کار دیگری می کنند. وقتی دندان کودکی می افتد، او به همراه پدر و مادر خود دندانش را روی پشت بام خانه شان می اندازند. کودک در حین پرتاب دندان، آرزویی هم برای آینده می کند. به علاوه، یونانی ها معتقدند این دندان برای تمام خانواده خوش شانسی می آورد. ۲- در اندونزی، عروس و دامادها باید قوانین سختگیرانه ای را رعایت کنند در قبیله ی تایدونگ اندونزی، رفتن به دستشویی تا ۳ روز بعد از ازدواج برای عروس و داماد ممنوع است. مردم این قبیله معتقدند نگه داشتن طولانی مدت دستشویی برای عروس و داماد خوش شانسی می آورد و آن ها تا سال ها در خوشی و شادی زندگی خواهند کرد. از سویی دیگر، معتقدند سرپیچی از این قانون عمر بخت شان را کوتاه خواهد کرد. در این ۳ روز، دیگران عروس و داماد را زیر نظر می گیرند تا تقلب نکنند. به آن ها مقدار اندکی آب و غذا داده می شود تا نیازی به دستشویی رفتن پیدا نکنند. علاوه بر این، مراقب هستند تا عروس و داماد پنهانی دستشویی نکنند. ۳- در دانمارک، مجردها را غرق دارچین می کنند در دانمارک، رسیدن به ۲۵ سالگی در حالی که هنوز مجرد باشید، می تواند اتفاق بسیار ناخوشایندی برایتان باشد. چرا که ممکن است دوستان تان تصمیم بگیرند شما را خیس آب کنند و بعد از آن به سمت تان دارچین پرتاب کنند. آب باعث می شود دارچین بهتر بچسبد و با اینکه شبیه به مجازاتی برای مجردها به نظر می رسد، اما در حقیقت روشی مفرح برای دیگران است تا سر به سر دوستان خود بگذارند. این سنت صدها سال قبل شکل گرفته، زمانی که ادویه فروش ها به دور کشور سفر می کردند تا محصولات خود را بفروشند و مجبور بودند دیرتر ازدواج کنند. حالا متوسط سن ازدواج در دانمارک ۳۴ سال است، اما این رسم را هنوز بعضی برای تفریح انجام می دهند. ۴- در فیلیپین، به بزرگ ترها تعظیم می کنند به این سنت «مانو» گفته می شود و از نسلی به نسلی دیگر انتقال می یابد. جوان ترها هنگام سلام و احوالپرسی با بزرگ ترها، جلوی آن ها تعظیم می کنند، دست شان را می گیرند و روی پیشانی خود می گذارند. در این حالت، جوان ترها معمولاً از بزرگ ترها می خواهند که برایشان دعا کنند. با این حال، هر کسی به این سنت عمل نمی کند و بستگی به این دارد که فرد در کودکی آن را یاد گرفته باشد یا خیر. ۵- در تایلند، برای میمون ها ضیافت به راه می اندازند هر ساله در آخرین یکشنبه ی ماه نوامبر، تایلندی ها یک ضیافت بزرگ به راه می اندازند که تنها مهمانان آن هزاران میمون ماکاک هستند. این جشن با انجام حرکات نمایشی توسط افرادی با لباس میمون انجام می شود و بعد از آن میمون ها را به آنجا می آورند. انواع مختلفی از میوه ها و سبزیجات روی میزها وجود دارد و میمون ها آزادند که هر چه می خواهند بخورند. تایلندی ها احترام زیادی برای میمون ها قائل اند و معتقدند این حیوانات برای آن ها خوش شانسی می آورند. قدمت این علاقه و احترام فراوان به میمون ها به ۲ هزار سال قبل بازمی گردد. ۶- در آلمان، جلوی خانه ی پدر و مادر عروس آینده ظرف می شکنند حدود یک هفته پیش از برگزاری مراسم ازدواج، دوستان، خانواده و تقریباً هر کسی می تواند جلوی خانه ی پدر و مادر عروس آینده حاضر شود و شروع به پرتاب کردن چیزهای مختلفی کند. معمولاً چیزهایی را پرتاب می کنند که دیگر نیازی به آن ها ندارند، مثل بشقاب و چیزهای دیگری از جنس چینی یا سرامیک. با این حال، پرتاب شیشه یا آینه پذیرفته نیست چون معتقدند این کار بدشانسی می آورد. بعد از این کار، عروس و داماد آینده باید همه ی چیزهایی که شکسته را باهم جارو و جمع کنند. این کار که باید حتماً به همراه یکدیگر انجام شود، کارکرد نمادین دارد و به این معنی است که آن ها تا پایان عمر باید باهم با مشکلات رو به رو شوند و آن ها را حل کنند. ۷- در بوسنی، فرا رسیدن بهار را با خوردن نیمرو جشن می گیرند مردم بوسنی برای جشن گرفتن آغاز بهار در کنار رودخانه ی بوسنا به دور هم جمع می شوند و آتش های بزرگی برپا می کنند. روی این آتش ها ماهیتابه های چدنی بزرگی می گذارند که داخل آن ها نیمرو درست می کنند. صدها تخم مرغ استفاده می شود تا به همه ی شرکت کنندگان جشن نیمرو برسد. این جشن از هنگام طلوع آفتاب آغاز می شود و تخم مرغ ها نماد یک زندگی تازه هستند چرا که با آمدن بهار هوا رو به گرمی می رود. ۸- در انگلیس، از بالای تپه، پنیر قل می دهند پنیر غلتانی تپه ی کوپر یک مسابقه ی بسیار محبوب است که هر ساله در شهر گلاستر ِ انگلیس برگزار می شود. در این مسابقه از یک قرص پنیر استفاده می شود که بین ۳ تا ۴ کیلوگرم وزن دارد. قرص پنیر می تواند با سرعت ۱۱۲ کیلومتر بر ساعت حرکت کند و شرکت کنندگان باید از یک تپه ی ۱۸۲ متری پایین بروند تا به قرص پنیر برسند. برنده کسی است که زودتر از بقیه به پایین تپه برسد و قرص پنیر هم به او تعلق می گیرد. شیب تپه بسیار زیاد است و به همین دلیل بسیاری از شرکت کنندگان روی زمین می افتند و حتی دست و پای بعضی از آن ها می شکند. تصور می شود این مسابقه دست کم ۶۰۰ سال قدمت داشته باشد، اما اولین مدرک ثبت شده درباره ی آن متعلق به سال ۱۸۲۶ است. ۹- در کانادا، یک مسابقه ی انجماد مو دارند مسابقه ی انجماد موی چشمه های آب گرم اکلیپس نوردیک، یک برنامه ی سالانه است که هر کسی می تواند در آن شرکت کند. در آنجا دمای هوا به منفی ۲۰ درجه سانتیگراد می رسد اما شرکت کنندگان درون چشمه های آب گرم قرار دارند. اولین کاری که باید انجام دهید این است که سر خود را درون آب داغ فرو کنید و مطمئن شوید موهایتان کاملاً خیس شده و در حالت مناسبی قرار دارد. بعد از آن سر خود را آنقدر بیرون از آب نگه می دارید تا همه ی موهایتان، از جمله ی موهای صورت تان، مثل ابروها و ریش یخ بزند. توصیه می شود دست های خود را هر از گاهی در آب فرو ببرید تا گرم بمانند. وقتی موهایتان به طور کامل یخ زدند، می توانید زنگی که در کنار چشمه قرار دارد را به صدا درآورید تا برگزارکنندگان مسابقه از شما عکس بگیرند. ۱۰- در مکزیک، صورت کسی که تولد او است را در کیک فرو می برند طبق سنت، دست های کسی که تولد او است را از پشت نگه می دارند و اطرافیانش صورت او را در کیک فرو می برند. این کار برای این است که اولین گاز از کیک نصیب کسی شود که تولد او است و در همان حین بقیه یکصدا می گویند: «موردیکا! موردیکا! موردیکا!» یعنی «گاز بزن».
-
بک
- 2 پاسخ
-
- 1
-
خیلی سخته سپاس
- 4 پاسخ
-
- 3
-
- ccie
- certificate
-
(و 3 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :
-
معرفی طولانی ترین خیابان جهان و ۹ خیابان بعد از آن
قاتل لغت پاسخی برای Secret ارسال کرد در موضوع : گردشگری و مهاجرت
-
🍀آپلود عکس تو پست ها🍀
قاتل لغت پاسخی برای Kereshmeh ارسال کرد در موضوع : طرح مشکلات فنی و ظاهری در انجمن ها
سپاس -
- 4 پاسخ
-
- 1
-
- 3 پاسخ
-
- 1
-
- 1 پاسخ
-
- 1
-
علل آغاز “جنگ جهانی دوم” و رهبران اصلی آن + تصاویر
قاتل لغت پاسخی برای قاتل لغت ارسال کرد در موضوع : گنجينه تاريخ
Up